من خسته شدمممم....مامانم خیلییی تو زندگیم دخالت میکنه.مامانم معلم بوده و سخت گیر هم بوده.من تو دوران مجردی هیچ وقت جرات نکردم باب میلش نباشم...هرچی گفته چشم گفتم..حالا بعد هشت سال ازدواج بازم توقع داره نه نگم.اگر بگم نفرین میکنه گریه میکنه.موندم چیکار کنم....مثلا میگه فردا نهار بیا اینجا .میگم نمیتونم بچم و دارم از پوشک میگیرم نمیخوام اونجا رو کثیف کنه .مامانم وسواس داره...میگهههه نههههههه باید بیای بعدم تلفن رو قطع میکنه.اگر نرم تا چند روز همش نفرینم میکنه...ازت راضی نیستمو این حرفا😢
وا یعنی چی
بگونمیتونم
تنهاس مادرت؟
من مامانم روزی یکبار زنگ میزنه
منم روزی دو بار اینازنگ میرنم بهش
خب دلتنگت میشه که میگه بیا مث مامان من
بگو مهمونی دعوتم
عزیز م برو اگه مثل مامان من سال به سال سراغ بچشو نگیره خوبه?
اخی گناه داره دلش میخاد ببیندت.. من روزی 10 بار با مامانم حرف میزنم بعضی وقتها سلام علیک میکنیم میبینیم حرفی نداریم میگم کاری نداشتم همینجوری زنگ زدم کاری نداری خداحافظ
روزی یکی دوبار
به خاطر شرایط الانم دو روز یه بار میاد بهم سر میزنه و کارامو میکنه الهی که من پیشمرگش بشم
خدا مامانمو دوباره بهم داده دیگه حتی اگه بدترین کارارو در حقم بکنه اصلا ازش ناراحت نمیشم
مامانا واقعا بوی خدا میدن
من یه روز در میون فقط در حد احوال پرسی، حتی اگه احساس کنه ناراحتم اصلا ازم نمیپرسه ، میگه هر وقت لازم بود خودتون بگین چیشده،
به نظرم خیلی محل نده، نفرین و دعوا سلاح مامانته واسه مجبور کردنت به کاری که میخواد، براش درست توضیح بده و نرو
من خودم اگه کسی بخواد مجبور به کوچکترین کار بکنه منو امکان ندارد انجام بدم
روزی 10 بار تلفنی حرف میزنیم خونمونم 10 دقیقه فاصلست
یک روز درمیون همو میبینیم
عزيزم طرز گفتنت رو درست كن سعي كن قانع شه دركت ميكنم گاهي ادم احساس بي چارگي ميكنه
من مامانم پيش خودمونه ولي اصلا دخالت نميكنه
نشد تاپیک بزنم سیستمم خراب نشه
من مامان بابام یه شهر دیگن روزی یه بار زنگ میزنه بهم ی ساعت حرف میزنیم
خب حالا که اصرار میکنن برو. اگه کثیف کاری هم شد، دیگه تو تقصیری نداری
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
33 ثانیه پیش
33 ثانیه پیش
35 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
