از دیشب مامانم میبینم مثل سیر و سرکه داره میجوشه هی میگم چی شده میگه هیچی
بالاخره از زیر زبونش کشیدم
میگه مریم دیشب رفته مسجد نماز سر نماز بچه رفته به کولر ابی دست زده بچه در جا مرده برق گرفتتش
مامانم میگه دختر عمه ام داره خودشو میکشهههههههههههههههه
منم استراحت مطلق هستم اصلا نمی تونم برم
وای اصلا نمیتونم بهش زنگ بزنم
قاطی کردم بدتر از همه
جمعه روز ایرانی اواره و زیر اوار ماندست ....ایرانی روز قدس نداردتا وقتیکه هموطنش آواره ست