بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
حاکمی به مردمانش گفت:صادقانه مشکلاتتان را بگویید تا حل کنم،از میان جمع حسنک بلند شد و گفت:گندم و شیر که گفتی چه شد؟!کار چه شد؟!!مسکن چه شد؟!!!! حاکم گفت:ممنون که مرا آگاه کردید،همه چیز درست می شود...یک سال بعد حاکم مردمان را جمع کرد و گفت:صادقانه مشکلاتتان را بگویید تا حل کنم،کسی نگفت:گندم چه شد؟کار چه شد؟شیر چه شد؟ آرام وبی صدا یک نفر از میان جمع گفت:حسنک چه شد؟!!!!!
بله منم همینطورم ...با این تفاوت که من اهوازم و دمای هوا هنوز بالای چهل درجه است و نمیدونیم گرمه یا سرده کلافه شدیم .کولر رو هم نمیتونیم کامل روشن یا خاموش کنیم
خدایا به خاطر تمام نعمت هایی که بهم دادی شکر....همسر و پسر و دختر گلم ،بزرگترین و با ارزشترین دارایی من هستند....سلامتی اونها آرزوی همیشگی منه....