من باردارم شوهرمم چند شب پیش با موتور تصادف کرده دست سمت راستش از ارنج به پایین گچه و دست سمت چپش انقد درد میکنه ک حتی نمیتونه تکونش بده میگه از شکسته هه بیشتر درد داره ولی دکتر گفت نیازی به گچ نداره شباهم ببخشید گلاب ب روتون زیاد دستشویی میره کلا ادمی ک زیاد دستشویی میره
منماگه بیدار شم کلا عصبی میشم و بدرفتاری میکنم دلم نمیخاد دلشو بشکنم بخاطر اون گفتم شبا ایزی لایف ببندیم برگشت کفت دلت میاد من دسشویی کنم تا صبح پام میسوزه و فلان اونشبش چند ساعت دسشویی نرفت قهر کرده بود دیگ بزور بردمش دسشوی کرد (عین بچها😂🤷🏻♀️) میخاست بره بیمارستان بمونه من نزاشتم داشت قهر میکرد ناراخت شده بود شدید بغضش گرفت گفت خدا منو محتاجت نکنه
تو بیمارستانم مامانش میخاست ببره دسشویی کفت روم نمیشه صب کن فلانی (من) بیاد ببرتم دسشویی
منظورم اینه با مامانشم راحت نیس فقط با من میره
نمیدونم چکنم ازونورم سختمه
ولی خیلی دوسش دارم تحمل میکنم
کاش راضی میشد شبارو🤷🏻♀️😬