سلام خانما بعد از به دنیا اومدن بچه دومم دائما بحث داریم با شوهرم،اصلا رابطه مون کاملا داغون شده و یحورایی دیگه نمیتونیم با هم کنار بیایم دیگه جدیدا داریم از طلاق حرف میزنیم مایی که خیلی زندگیمون خوب بود....ولی میدونیم با دو تا بچه طلاق راحت نیست و نمیتونیم طلاق بگیریم هر روز یه بحثی داریم و از چشم هم افتادیم اصلا به من دیگه هیچ حس و محبتی نداره کاملا صفر شده از رفتاراش احساس میکنم وقتی از سر کار میاد و منو میبینه آرزوی مرگم رو میکنه و میگه ای کاش این تو خونه ی من نبود...منم دیگه روی دیدنش رو ندارم انقدر تو خونه سرد و اخمو هست...شماها تو همچین شرایطی بودید بعد بچه دوم؟چیکار کنم دیگه زندگی زهر شده برام.....
ما هم بعد بچه دوم از این رو به اون رو شدیم. انگار یه موشک خورد وسط زندگیمون. هنوزم هنگ هستم که چی شد؟
آقایون سایت برادرای من درسته که شما دست فرمون خفنی دارین ولی خواهشا درست برونین. به همدیگه رحم کنین به بچه ها پیرمردها و پیرزن هاکه از خیابون رد میشن. فکر کنین نزدیکان خودتونن.به اونایی که یهو میپیچین جلوشون به اون بدبختیکه از همه جا بی خبر از روبرو میاد. بعضی از خودروسازها بهمون رحم نمیکنن لااقل خودمون به خودمون رحم کنیم. خیلی زیاد شده این راننده هایی که زیگزاکی و خطرناک می رن. دیگه دلخوشیمون یه مسافرته تو این اوضاع. اونم باید هی تصادف ببینیم هی نگران جونمون باشیم؟ انصاف داشته باشین رحم کنین شما رو به هرکی اعتقاد دارین.