بچهها شوهرم شب کاره حدود یک ماه میشه
از ساعت ۴ بعد از ظهر میره تا ۱۰ صبح ساعت ۱۰ هم که میاد دوباره میخابه تا ۴ که میره دوباره
اصلا هیچ وقتی برای من نداره
هیچ حرف عاشقانه ای نمیزنه اصلا هیچی خیلی خشکه
در طول هفته بزور دو بار رابطه داریم که اونم با چشمای بسته بدون حتی یک بوسه در حد دو دقیقه تمام
در هفته جمعه ها تعطیله که اونم کلا خاب اصلا بیدار نمیبینم
امروز دلم خیلی گرفته بود بهش گفتم بریم بیرون بریم تو یه پارکی بشینیم
بهونه آورد خابم میاد اصرار کردم گفت باشه برو چایی بریز بریم
خودمو و بچم آماده کردم حاضر بودیم رفتم چایی بریزم اومدم دیدم خابه گفتم پاشوبریم دیگه
گفت یه ساعت دیگه بیدارم کن بریم
خیلی ناراحت شدم من آماده بودم با بچه که بریم گرفته خابیده منم لباسامو عوص کردم و بچه رو خوابوندم اونوقت پاشده میگه منو مسخره کردی من جورابامو پوشیدم گفتم نه جایی نمیرم برو راحت بخاب
عین خیالش نبود دوباره خابید الانم خابه
بچه ها خیلی ناراحت شدم
الانه که اشکم دراد دلم خیلی گرفته میخام گریه کنم