من همیشه ب همسرم میگم ولی الان خیلی براش عادی شده ناراحتی هام اصلا هیچ اهمیتی براش ندارم مریض شم یا هرچیزی اصلا منو نمیبینه دیگه هیچ کسی هم ندارم باهاش درد و دل کنم
یکی دوبار هم به دو نفر اعنماد کردم دردو دل کردم صاف و پوست کنده رفتن گذاشتن کف دست خانواده شوهرم! تو این زمینه فوقالعاده بدشانسم