امروز خیلی سر پا بودم آخر شب گفتم وای کمرم خیلی خسته شدم بعد موقع خواب پسر۵سالم بغلم کرده و میگه فردا ناهار نزار نون و پنیر میخوریم میگم چرا میگه آخه امروز خیلی کار کردی خسته شدی و گفت فردا سفره صبحونه و ناهار و شام رو خودم میارم و جمع میکنم
دلم برای مهربونیش و اینکه به فکرمه ضعف رفت😍😍
شما هم از مهربونی های بچه هاتون بگین
😍😍😍
اخی کوچولوووو♥️♥️
الهی بگردم
عزیزدلم خدا حفطش کنه انشالله
الهی دامادیشو ببینی اسی جان
بلاخره ی تاپیک با یه حال خوب
الهی عزیزم
پسرم میدونه گل دوست دارم امروز با پول تو جیبیش میخواست برام گل بخره به زور منصرفش کردم
وای چه گوگولی خدا نصیب ماهم کنه😍
الهیییی من ک مردم براش خدا حفظش کنه معلومه باشعوره و با ادبه درک داره 😍 خدا ببخشه براتون
دختر سه سالم دیروز گفت مامان خداروشکر که تو رو دارم
چندروز پیش گفت من همیشه شمارو دوسدارم وقتی بابا داد میزنه هم دوسش دارم
من امشب اقدام میکنم واسه یدونه از اینا
😍
منم مریض بودم پسر ۴سالم رفت تو اتاق صداشو شنیدم گفت مامان مریض شده ببرش دکتر و براش دمنوش درست شوهرمو مجبور کرد به دمنوش درست کردن قربونش بشم
فدای پسر مهربونت بشی یا نشی؟
