من متاسفانه ی بار طلاق گرفتم قبلا و این مجرد بود خانواده هامون مخالف ازدواج ما بودن.پیش خانواده شوهر میشینیم دگ خسته شدم از حرفاشون ازکاراشون یدونم بچه دارم ۲ ماهشه هرروز میگن اگ یک بزرگ شه پیش ما میخوابه یعنی تورو طلاق میده دگ شوهرمم این حرفارو ازشون یاد گرفته بود میگف نمیزارن زندگیمونو کنیم هرروز ب این یاد میدن زنتو طلاق بده با یکی دگ ازدواج کن من دوسندارم طلاق بگیرم بخاطر بچم هی کوتاه میام ولی دگ خسته شدم.هرروز بهم میگه برو خونتون مبرو درخواست بده میگم من قصدم طلاق نیس اگ قصدت طلاقه خودت برو درخواست بده.همه کارارو پدرمادرش میکنه نمیزاره زندگی کنیم ازهم دگ دورمون میکننن لطفا منو راهنمایی کنین چ کنم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
خب شمارو طلاق بده برای کیس بعدی ایشونم مطلقه محسوب میشن پسر خونه که نیستن تازه بایه بچه کوچیک چقدر ...
ی پسر بزرگ ترازاین دارن هرجا میرن خواستگاری کسی بهش دختر نمیده دیروز ک اومد این حرفارو گف عصبانی شدم گفتم اول برای پسر پیرش یکیو پیدا کنه ازدوتج کنه بعدش زندگیه تورو ب هم بزنه
خوب اگ طلاق هم بگیریم تاگرون اخر میگیرم حتی شده قسطی هم بده .من ازدواج دوممه ب درک ک طلاق میگیرم یان ...
وقتی خودت رو دوست ندارن بچه ت رو هم دوست ندارن، مطمئن باش، اینکه میگم مدارا کن ، می دانم مدارا کردن کار راحتی نیست اما اگه بچه ت رو دوست داری فعلا کاری نکن، بعد طفلکی تو سختی میفته