شوهرم خیلییی ادم سرد و کم حرفیه.از نظر جنسی خوبه ولی درونگراس.من برعکس خیلی برومگرا ام.این چن روز خواهرشوهرم خونمون بود مستقیم بهم میگفت چطوری تحملش میکنی.بعد من واقعا فشار رومه چون کلا از بچگی مورد توجه بودم تو خانواده.این بی توجهی هاش به مرز جنون میرسونه منو.هرشب قبل خواب بهش میگم اصلا فاید نداره.بعد من رابطم با همه خوبه مخصوصا خانوادشو احترام میکنم.بعضی وقتا یه حرکاتی میزنن ولی هیچ وقت من بی احترامی نکردم.و هیچ وقت نذاشتم هیچ کس از مشکلات من و شوهرم باخبر بشه.دیشب که باز داشتم با شوهرم راجب سرد بودنش حرف میزدم بهم گفت تو دو رویی.رفتارت تو جمع و خلوت فرق داره.درحالیکه من توی جمع خودمو کنترل میکنم و چیزی بهش نمیگم.اینکه من توی جمع نمیذارم کسی از مشکلاتمون باخبر بشه و خوب باهاش رفتار میکنم یعنی دورویی؟ینی توی جمع هم برم باهاش دعوا کنم تا دو رو نباشم؟
تو زرنگی که زود به فکر افتادی من از سال ۹۱ این وضع تحمل کردم تا بلکه بهتر بشه نه تنها بهتر نشد روز ب ...
اره راهی ندارن اینا.کم کم باید با خانوادم صحبت کنم.مگه من چن بار زندگی میکنم.بخاطر موقعیت اجتماعی شوهرم دختر20سالشونو که تو پر قو بزرگ کردن دادن به یه پسری که برا یه دوست دارم ایطور زجرم بده
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید
کنکور دارم امسال.مجبورم به تنهاییو21سالمه.نمیدونم چی کم داشتم که ازدواج کردم.کاش لاقل دو سال بیشتر ب ...
ای بابا😖 پس تمام تمرکزت رو بذار روی درسات.
ببین منم شرایط تورو داشتم.
میرفتم کتابخونه با بغض و گریه تلاشششش میکردم تمرکز کنم روی درس. همین شرایط رو ۷ سال داشتم. تو این شرایط هم ارشد گرفتم و هم آزمون استخدامی قبول شدم. پس اگر من تونستم تو هم میتونی.
إلهی به حق صاحب الزمان خبر موفقیت هاتو بهم بدی عزیزم
بهش بگو باشه من دورو ولی تو که همون ی رو روهم نداری که توجمع ساکتی
دریغا که گرسنه ترینی توی غنی ترین خاک...که دنیا مدرن و ماتو عمیق ترین خواب...که تصویرا زشته توظریف ترین قاب...که تصمیما اشتباه توعمیق ترین راهِ ممکن دراصل مابازیچه ماطرفیم با نارسیست آزار پیشه از فسادنگو وقتی که بازارهیچه خب دست که بسته باشه پا بازمیشه باذهنیت هارگرسنه صرف نظر از اینکه چه کاری درسته مثل همگان واسه غم نان میدویی مثل اسبی که زوری شده یار درشکه دلیل رفتن جاذبه خارج نیست نه علت دافعه داخله فراری دادن یه قافله ی غافله یه مریض مسری پی جامعه ی سالمه شک و شبهه جای ایمان یه مغز مونده لای سیمان و کله گنده های بینام به سمت قله های ایران وقتی فصل اخراین مملکتو خزان دیدی میبینی عدل و انصاف واسه همه تساوی نی انگ واژه جهان سوم سبب میشه ایده هام به محض زاده شدن کفن پیچه قصه مهاجری که تو خاک وطن ریشه کرده ولی درحال وداع از اون طرف شیشه من واسه بیان حرفام دنبال مثال بهترم فصلی ندیدم تو کتاب کشورم من تلنبار خاطره از هزارو یک شبم گوشامو باز میکنم خودم صدامو بشنوم نظم نوین زوارو داده دست کووید تسمه برید دنیا از یه عطسه گریخت کمر شهر جلوچشام شکست من دیگه نمیخام خودمو نجات بدم چون کورترین این رشته هزار گره ام خوشم میاد جا زخمامو فشار بدم💔💔💔