@دختر_گرانبها  
سلام عزیزم
میدونم هزاران نفر تگت میکنن من احتمالا توشون گم میشم
ولی راستش دوست داشتم اینو بگم
مدت خیلی طولانی هست دارم راجب یه تکیه گاه برای استرس هام میگردم
البته قطعا مقصد معتمد ترین وکیل ها همون خداست
ولی راستش چون مثل شما تو خانواده سمی بودم
پدر کنترلگر و کمالگرا و بدبین و خودمحور
و مادر مضطرب و ترس از شکست و منفی بین
نتونستم اون طور که بایده باهاش آشنا بشم
و خلاصه بعد چندین سال گشتن و مطالعه راجب درست و غلط زندگی توی مسائل روانشناسی و فلسفه و ... تازه رفتم تو مسیر خدا و دینش
یه کتاب راجب مراحل اخلاق در قرآن بود مدتیه میخونمش و صفحات اخرشم که راجب توکل و توسل و رضا به خدا بود
من متاسفانه چون مادرم فرد بشدت بشدت منفی بین بود منم مثلش شدم و متاسفانه دنیا رو بدون خدا میبینم
و داشتم بهش فکر میکردم چطور بذارمش کنار از اون جایی که من و مادرم از بچگی سر این مسئله بحث داشتیم و من اخرا دیگه تسلیم شدم و تبدیل شدم به خودش
البته ناشکری نکنم این مسئله باعث شد یه سیر و تفکر جالبی نسبت به مسائل دنیا و زندگی داشته باشم و دنبال حقیقت برم
که در دنیای منفی ها چی دقیقا مثبته؟
و خب مشخصه هر چه از خدا رسد نیکوست😁
تاپیک والدین سمی رو که خوندم راجب توکل و نتیجه ای که گرفتی گفتی
واسم خیلی جوابگو و قشنگ بود
حس کردم خدا خواست یه مثال ناب رو نشونم بده
که بگه عزیزم من نمیذارم تو بشکنی بهم راحت توکل کن
و راجب مدیریت تله ها گفتی
دقیقا اینو قبول دارم
من خودم متاسفانه آدم بشدت هیجانی هستم
خیلی دنبال درمان خیلی مسائل توی خودم بودم
راه های مختلف رو امتحان کردم
خاطره درمانی
تنظیم تفکرات پایهای
مشورت
تمرین
بحث راجب دیدگاه ها
دیدن و شنیدن
و تحمل کردن
و آخر به این نتیجه رسیدم همه این ها خوبن ولی توی مسائل هیجانی باید خودت رو کنترل کنی
یعنی ببین مثلا من یه چیزی رو از بابام به ارث بردم این بود که همه رو باید طبق صلاح دید خودت کنترل کنی
نه از روی دیکتاتوری چون دلم میخواد
بلکه چون براش زحمت کشیدم بهش رسیدم و دلسوز بقیه هستم
خب خیلی دوست داشتم همه راه درست رو برن
مخصوصا که به امر به معروف اعتقاد دارم
مدتی مطالعه کردم و البته بماند که کمی اونور بوم افتاده بودم
آخر به این نتیجه رسیدم تا اشتباهی توی حیطه ظلم نباشه من حق دخالت ندارم
اینکه طرف بخواد تو ۱۸ سالگی ازدواج کنه
بخواد بعد دیپلم دیگه نخونه
بخواد مثلا پولش رو بریزه تو جوب
غیر از دادن پیشنهاد طبق اولویت های خودش یا همون مشورت دادن نباید دخالت بیشتر کنم
چون خدا انسان رو آزاد آفریده تا بتونه روی زمین طبق مجهولات خودش تجربه کنه و احساس کنه
دیگه بعد اون خواستم عصبی بشم و دخالت کنم
جلوی خودم رو گرفتم و بعد چندساعت دیگه حسی نداشتم😁
یا من متاسفانه تو زمینه هایی آدم خودخواهی هستم و اینو نمیدونستم قبلا😑
من چون یه بچه رو خودم بزرگ گردم و تقریبا مثل خودم شده اخلاقش یبار یه نگاه به اخلاق های رومخش کردم دیدم چقدر شبیه منه😂
و خب من اینطور بودم که دوست نداشتم وقتم رو به کسی بدم
من حتی دوستان کمی دارم چون نمیخوام وقتم رو به هیچ کس بدم
و متوجه شدم این نهایت خودخواهیه
دیگه منعطف تر شدم و وقتم رو کمی به بقیه میدم
گرچه قبلا این چیزا رو میدونستم ولی چون انگیزه بزرگی نداشتم بهم کمک نمیگرد
یعنی من خدا رو از بچگی دوست داشتم ولی نمیدونستم باید چکار کنم برای این علاقه
که الحمدالله خودش من رو کشوند توی مسیرش و الان دارم تلاشم رو میکنم بیشتر و بیشتر با حکمتش آشنا بشم
تا بتونم به اون یقین و توکلی که شما داری برسم
البته هنوز خیلی چیزا هست که باید در خودم باهاشون آشنا بشم و درستشون کنم
میبخشید طولانی شد
من دوستان اهل تفکر زیاد ندارم که این چیزا رو بهشون بگم❤️