اصلا باهم اونطوری نبودیم که تو مجازی برا هم چیزی بفرستیم همیشه به چشم برادر میدیدمش مثل یه آدم محرم اما چند وقت پیش یه حرکتی کرد منم از ترس و استرس ازشون دوری میکنم تجمع خانوادگی هم زیاد نمیمونم و درحد سلام بهش اما چند روز پیش یه فایل دیدم تو تل فرستاده تا که امروز دیگه کنجکاوی امان نداد باز کردم دیدم یه آهنگه حالا چی براش بنویسم که دست از سرم برداره خواهرانه بهم بگین به کسی تو خانواده نمی تونم حرفمو بگم🫂🥺
دوستا تا فردا صبر میکنم برم با مادرم مشورت کنم فعلا سین کردم و جوابی ندادم از بلاکم در آوردم آخرین بازدید ۱۱پنجاه دقیقه اس متوجه نمیشه که من بلاک کردم و از بلاک درآوردم ؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
بیا فرض کنیم تو فردا ب شوهرت نشون دادی میتونی عکس العملشو بگی؟
وحشی بازی میکنه اول شروع میکنه به فش دادن با دامادش بعد لباس میپوشه زنگ میزنه بهش میره خونشون دعوا و در ضمن به برادر و پسر خاله و پسر عمو اینام زنگ میزنه من عین کف دست میشناسمش یاعلی خدایا خودت بخیر کن تنم لرزید یبار سر چنین دعوایی قدرت حرف زدنمو از دست دادم یه هفته طول کشید خوب شدم😭😭😭