خوشگل خانم همه تدابیر رو در نظر داشته باش اما الان خیلی زوده که داری به این چیزا فکر میکنی.
الان در شرایط فعلی که هنوز نیمی از بارداریت باقی مونده فقط آرامشت و رسیدگی به خودت و زندگیت مهمه...
قطعا همینجوره که هرکس شرایط خاص خودشو داره و من نمیتونم نسخه کلی برات بپیچم. خودت بهتر از هرکس دیگه میتونی اوضاعت رو بررسی کنی اما اگه واقعا شرایط اینجوره به نظرم توکل کن به خدا و روی همون سبزوار یا مشهد برنامه ریزی کن. چون اولا هفته ۴۱ هفته سفر طولانی رفتن و تهران رفتن نیس و ثانیا بعداز زایمان اگه نتونی حداقل تا یک هفته جایی بمونی و سختت باشه نابووود میشی. فکر نکن دو روز بعد از زایمان میتونی بچه رو بزنی زیر بغلت و راه بیفتی تو جاده یا هوایی برگردی... هرجور زایمان کنی دست کم تا یک هفته دستت بنده...
راستش من دیر این تاپیک رو پبدا کردم. دیر یعنی اینکه زمانی مشغول خوندن شدم که دیگه اصفهان بودم و تصمیمم برای اصفهان زایمان کردن قطعی شده بود. درحالی که اگه زودتر خاطره رستا و مهربانو رو خونده بودم قطعا تردید میکردم و سعی میکردم تصمیم بهتری بگیرم. رستا شوهرش رو با بچه گذاشت خونه و خودش رفت بیمارستان و از دوستش خواست همراهیش کنه. مهربانو هم در شهرستانی که اهل ویبک کردن نبودن اینفدر صبر کرد تا درداش شروع شد و افتاد تو پروسه طبیعی و دیگه کسی نتونست بهش بگه نه نمیشه...
نمیدونم اونجا تو سبزوار کسی رو پیدا کردی تا حالا یا نه ولی به نظرم روی این شرایط فکر کن... درسته که وجود یک ماما و یک دکتر با انگیزه و مهربون و حاذق در ویبک خیلی میتونه موثر باشه اما واقعیت اینه که اصل کار ویبک به دوش خودته و خواست خودت. خودتی که میتونی ثابت کنی تا کجا پای کار زایمان طبیعی واستادی... فقط میگم کم نیار. همین.
الهی که خدا توانتو زیاد کنه وبه دلت آرامش بده تا بتونی بهترین تصمیم رو بگیری و الهی که خدا شرایط رو برات فراهمکنه تا بهترینها برات پیش بیاد.