تاپیک جامع ***زایمان طبیعی پس از سزارین***

عزیزم شما کدوم بیمارستات و کدوم دکتر بودی

عزیزم توکلت به خدا باشه

سخته مادر آدم اینطوری بگه.

اما تو هدیه خدا رو تو دلت داری

هرروز زنگ بزن به مامانت اما فقط حال احوال کن و نه بیشتر که انرژی منفی نگیری 

ومامانتم کم کم متوجه بشه که بهتر بود این حرفو نمیزد.

اره همه توکلم به خداست 

ممنون عزیزم خیلی برام دعا کنید

شما مامانا نفساتون حقه

سلام عریزم

فاصله بچه دوم و سومتون چه قدره؟

منم که دومی رو باردار شدم اینقدر مامانم دعوام کرد که کلا ذوق و خوشحالیم تبدیل شد به غصه و گریه

اصلا حدود یه ماهی افسردگی گرفته بودم و همش گریه می کردم

ولی خوب مامان آدمم دلشون میسوزه 

میگن که دارید به بدن خودتون ظلم میکنید 

حق دارن آخه مادرن

ولی اصلا نگران نباش 

بسپار به خدا

تا خدا نخواد که کسی باردار نمیشه 

برو سوره شوری آیه  49 و 50 اش رو بخون

میفهمی که فقط خدا بایدبخواد تا کسی بچه دار بشه و دست منو شما نیست که مامانتون گفته فقط بلدی بچه بیاری و بزایی

برو و خداروشکر کن

من براتون دعا می کنم.

من شهرستان هستم

چشم عزیزم.خیلی ممنون حالا با خیال راحت دکتر حاجی باقری رو انتخاب کردم، بقیشم به خدا میسپارم هر چی نظر خودش باشه، انشاالله منم بیام خاطره ویبکمو با خوشحالی تعریف کنم. بیمارستان هم گلم چون بیمه ما نیروهای مسلح هست مجبورم یا ام ار ای برم یا دنا.تا جایی که میدونم این دوتا با بیمه ما قرارداد دارن البته هنوز مطمئن نیستم باید زنگ بزنم بپرسم.واقعا لطف کردی، برات آرزوی سلامتی و شادی روز افزون دارم.

سلام عزیزم

اولأ تبریک میگم بخاطر بارداریت.. ان شاﺀالله بسلامت بگذرونی این دوران رو.. 

ثانیأ اومدم بهت بگم هممون در حال امتحانیم! خداروشکر کن که رنج شما این مدلیه.. مشکل من برعکس شماست.. دخترم فقط ۳سال و نیمشه و اطرافیان بهم میگن چرا بعدی رو نمیاری.. هرچقدر میگم خدا باید بده بعضیا انگار یادشون رفته خدایی هم هست.. خیلی دلم پره.. فقط خواستم بهت بگم دهان مردم رو نمیشه بست.. از زندگیت و بچه هات لذت ببر.. این دوران شیرین تکرار نمیشه.. 

مویزجان

بازم بهت تبریک میگم و ممنون که خاطره ات رو گذاشتی.

بخیه ها به بدزخمی و خوش زخمی افراد هم ربط داره. به نوع مراقبت از بخیه ها هم ربط داره به دست دکتر و نوع بخیه زدنش هم ربط داره.

احتمالا تا الان بخیه هات ریخته دیگه و کاملا جذب شده اما من خودم با کمپرس گرم کمر و شستشو با سرم و بتادین رقیق و عسل خیلی بهتر شدم. من نمیخواستم کم بیارم و مجبور بودم بگم خوبم که اطرافیان برای برگشتنم به خونه اذیتم نکنند. اما واقعا درد میکشیدم و میسوخت... 

اما برای نشستن از روز سوم که روی تیوپ طبی نشستم افق های جدیدی از زندگی به روم گشوده شد!!! 😁 واقعا استفاده از تیوپ خیلی کمکم کرد.

من چون خونه مامانم بودم و شرایطم خیلی خاص بود مدام یا ایستاده بودم و درحال راه رفتن بودم یا نشسته بودم و هردوی اینها برای بخیه های طبیعی مطلوب نیس اما چاره ای نبود. برای همین سعی کردم از عسل بیشتر استفاده کنم. 

کپسول های آنتی بیوتیکم رو هم نخوردم. یکی دوتاشو خوردم ترسیدم شیرم کم بشه دیگه نخوردم. بجاش عسل و سیاهدانه خوردم.

و دقیقا همینه که باید با آگاهی نسبت به بخیه ها و مابعد زایمان طبیعی آدم این نوع زایمان رو انتخاب کنه. البته عوارض سزارین مخفیه و تصور شکافته شدن هفت لایه شکم و رحم اصلا حال آدمو بد میکنه هرچند که افراد بعدش مثل من و شما دردهای بدی نداشته باشن. من خودم خیلی بعداز طبیعی اذیت شدم الانم کمر دردهای بدی دارم چون هیچکسم کمکم نیس ولی بازهم زایمان بعدیمو طبیعی میخوام و به شدت مشتاق بارداری سومم هستم تا مجددا طبیعی بزایم😅😅😅

سلام خانم گل. ببخشید من جواب میدم. رستاجان مدتهاست نیومده سایت و بعید میدونم پستت رو به این زودی ها ببینه. 

بهتره درباره دکتر شریفی و بیمارستان بقبه الله از بقیه بچه های تهران که جدیدا زایمان داشتند بپرسی. 

فقط تا جایی که من میدونم رستا دکتر شریفی رو برای زایمان انتخاب کرد و از ماه هشت رفو پیششون. مراقبت ها رو پیش دکتر گلشیرازی میرفت که متخصص فلوشیپ نازایی هستند و تو مطبشون سونو هم دارن. 

دکتر شریفی برای زایمانش توی بقیه الله رفته بودن و خودشون بالاسرش بودن. همه بچه هایی که با دکتر شریفی بودن ازشون و از حضورشون سر زایمان راضی بودن. از بیمارستان بقیه الله هم همچنین.

برای قیمتهای بیمارستان هم بهتره زنگ بزنی بیمارستان از حسابداریش بپرسی.

بی خیال مردم‌ و کمکهاشون. اونی که بالاسرته و خالق اون بچه است هم رزقشو میده هم محبتشو میده هم میتونه بی نیازتون کنه از دیگران. 

بسپار به همون خدا و بیخیال کمک‌مادر ومادرشوهر و فلانی   بهمانی باش... گلدونه راست میگه... یه عده دارن حسرتشو میخورن و مدتهاست منتظرن اون وقت اطرافیان شما اینقدر ناشکرن که نمیدونن بچه چه برکتی باخودش میاره...

ممنون عزیرم که جواب دادی شما

زایمان اولم بقیه الله بودم

میخوام وی بک‌بشم

حالا تو تتپیک میگردم بببنم کی مریض دکتر شریفی هست

دوستان وی بکی دارم میگردم تو تاپیک 

اما اگه کسی هست دکترش دکتر شریفی بوده پیام بدید لطفا

عزیزم ممنون

چه قدرم که شما سختت شده 

منم خونه خودم بودم ولی از روز سوم که درد و سوزش بخیه هام شروع شد رفتم خونه مامانم و اونجا بر خلاف شما بیشتر تونستم استراحت کنم

الان خیلی حال بخیه هام خوبه و همش افتاد جز یکیش

ولی منم همش سعی میکردم وانمود کنم که حالم خوبه چون اگر یه ذره حالم بد میشد همه میگفتن دیدی بهت گفتیم طبیعی بده و سز آسون تره

به نظر من آدم واقعا باید عاشق زایمان طبیعی باشه وگرنه خیلی بد سرش میاد 

و بدتر اینکه بخواد زایمان طبیعی اش رو با سزارین قبلیش مقایسه کنه

اگر کسی عاشق طبیعی نباشه قطعا خیلی از لحاظ روحی ضربه میخوره

 به آقامون گفتم رفتم زایمان طبیعی کنم که بعدش راحت باشم و....نه این که بعدشم نتونم راه برم

گفت چی میگی؟ اتفاقا تو که زایمان طبیعی رو برای راحتی اش انتخاب نکردی

اگر دنبال راحتی بودی که قشنگ میرفتی برا سزارین،

اول همین شهرستان قبولت می کردن با هزینه 200هزارتومن نه این همه درد می کشیدی نه بعدش اینقدر اذیت میشدی نه غریبی می کشیدی نه این هممممممه هزینه میکردی

گفت تو هدفت چیز دیگری بودی هدف این نبود که راحت باشی

دیدم واقعا  راست میگه.....

و فهمیدم که زایمان طبیعی سخت هست اما اگر کسی واقعا عاشقش باشه این درد ها براش آسون میشه و باز هم میگه بچه بعدی رو طبیعی میارم

بچه های این تاپیک به نظرم همه عاشق طبیعی هستن

مخصوصا وی بکی ها .....

ان شاالله که خدا هم ازمون قبول کنه .... و این آرزوی زایمان طبیعی برای رضای خدا و خوشحالی خدا باشه نه چیز دیگری....

@مهربانو4110   جان شما حافظه ات خوبه، به این دوستمون کمک کن

فدات بشم عزیزم😍

امروز همش به یادت بودم با اون پست قبلیت😔

خدا ایشالله به بهترین شکل حاجتت رو بده به حق همین ماه عزیز

یکم بیخیال باش

شک ندارم استرس و نگرانیت مانع شده