بله عزیز من ویبکی بودم
شرایطم طوری پیش رفت که واقعا غیر قابل تحمل شده بود
به درخواست خودم رفتم سز ولی واقعا از همکاری دکترم و مامای همراهم خیلی راضی بودم.
ماما تا آخرین لحظه میخواست منصرفم کنه.
روند باز شدن دهانه رحمم خیلی کند پیش میرفت با اینکه شدت دردام و فاصله شون به حداکثر رسیده بود.
تحمل افراد و همچنین میزان دردی که هر فرد داره متفاوته نمیشه خیلی مقایسه کرد، نباید از الان فکر کنید که ممکنه کم بیارید، من خودم اصلا فکر نمیکردم برام غیر قابل تحمل باشه، ولی اون لحظات فقط آرزوی مرگ میکردم.
طوری که هرکاری ماما میگفت انجام بده دردام رو بدتر میکرد مثل آب گرم روی شکم و کمرم، ماساژ و ...
تنها جایی که کمی آروم بودم روی توپ بود.
البته اینم بگم که دردام واقعا قابل تحمل بود تا جایی که کیسه آبم پاره شد، بعد اون شدت خیلی زیادی به خودش گرفت.