شیرینی خریدیم رفتیم خونشون شوهرم گف بخور مامان شیرینیش مناسبت داره گف سه نفره شدین گفت اره گف زود بود ما نوه گربه داشتیم بدم اومد کامل ازشون
چند تا تاپیک قبلم هس ک خواهر شوهرم گف برو ازمایش بده بنداز انگار مادرشم مدونس یچیزایی عه بدم میاد ازشون
من ک ندونستم چی شد
😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
چقدر بیشعورن
ب یه سمتت عزیزم اهمیت نده
رابطتون و کمتر کنین با آدمای سمی حالا هر کی میخواد باشه
خب مگه بخاطر اونا باردار شدی
به چپتم نگیر حرفاشونو ولش کن
شما وقتی اطرافیان رو میشناسید
این خبرها رو زود نگید
یعنی چی متوجه نشدم
ب جهنم
به این فکر کن ک شوهرت خانوادشو شناخته😎
خودش بچش نمیشه ک. نش میسوزه
مثه مادر شوهر من ینی شوهرم هروقت ملنتو یا هرچی میخره دوتا برمیداره ولی نامزد خواهر شوهرم نه هیتوگوشم میخوند میخوای چیکار کجا میپوشی و....
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
