حامله نمیشه .دکتر میره.بعد امشب مادرش تو دعوا با جیغغغغ میگف از بس پسر شما تو کمرش زده حامله نمیشه .(داداشم ب شوخی یبار زده) مامانمم گفت دخترت نازاس گردن پسر من ننداز ..زنداداشم پیام داده من دلم شکسته گفتم مامان خودت اول گفت.میگه هرچی مامانم گفت نباید جواب میدادید
چندبار مامانش مارو شسته کنار گذاشته مامانم هیچی نگفته هی گفته زشته بزرگتره .هرچی میخاد میگه