2737
2734

سلام دوستان من مشهدی ام و مادرو پدرم مشهد زندگی میکنن

با ی پسر بلوچ ازدواج کردم پدرم با ازدواجم مخالف بود میگفت درس بخون و دانشگاه رو ادامه بده خودم پافشاری کردم بعد دوسال درد سر موافق به ازدواجم شد گفت حالا که میخوای برو وضیفه ی من ی جهاز خوبه و اینکه مادرت برات کل بکشه که بری سر خونه زندگی 

قرار بود نامزد باشیم که پدر شوهرم گفت من میرم‌مکه خوب نیست عقد کردین عروسب نمیگیرید ما این جیزا رو خوب نمیدوینم عروسب بگیرید بیاید سرخونه زندگی تون که من میرم مکه متین یعنی شوهر منو با خودش ببره حج واجب مام عروسی گرفتیم هول هولکی که بابام از من واقعا دل گیر بود 

مامانم قرار بود دوهفته بعد عروسی بمونه پیشم که بابام نزاشت بمونه💔🥲رفتن

من دلم میخواد چهارشنبه برم شنبه برگردم ولی نمیدونم چیکار کتم از طرفی میترسم مادر شوهرم بگه سریع فرار کرده رفته از طرفی من اونجا فامیل دارم حداقل عموهام و دایی هام مهمونی میدن دو روز بمونم ال فرار نمیشه

نمیدونم چیکار کنم

از طرفی ام دلم اینجا گرفته 

شوهرم بخاطر اینکه واسه مغازه اش جنس اورده بودن رفته قشم از خونه بیرون نمیرم میگه فقط باخودم برو بیرون 

الان که فکر میکنم ادم‌های غریبه ی مشهد هم برام آشنا بودن خانواده بودن انگار مشهد خونه ام بوده ادماش خانواده ام 

اینجا‌حتی رنگ آسمونشم غریبه

دلم گرفته یکم


ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



عزیزمم سیستان بلوچستانی؟

راهتون دوره خب چهارشنبه بری شنبه برگردی خیلی خستع میشی

نمیتونی صبر کن یه چند روز با شوهرت با هم برین

منم ک چهارساعت با خانواده فاصله دارم 

سر دو روز نمیرم🤭

2731
2740
عزیزمم سیستان بلوچستانی؟ راهتون دوره خب چهارشنبه بری شنبه برگردی خیلی خستع میشی نمیتونی صبر کن یه ...

زاهدان ام

شوهرم‌کار داره در گیر مغازه اس داره مغازه باز میکنه بهم گفت کارم تموم شه رو چشمم میبرم یک ماه

ولی میدونم که الکی میگه چون قراره بره حج تا قبل عید قربان کجا وقت میکنه متو ببره

شوهرتو  یه کاری کن برید مشهد زندگی کنید

نه بابا خودش میگه برج هفت میبرمت

ولی میدونم‌که مامان و باباش نمیزارن

پسر بزرگ شون مشهدع تابستون همیشه میان زاهدان میمونن  باز بقیه وقتا میرن مشهد همینجوری مادر شوهرم اه و نفرین و گریه میکنه

اومده بودن واسه عروسی من مری روز رفتن بخاطر امتحانت بچه هاشون 

دیروز گریه نیکرد میگفت خدا منو کور کنه که صدای پسر محمد جان امروز تو حیاط نیست شوهر منم پسر اخره فکر نکنم بزارن


عزیزم با مادردشوهرت حرف بزن که الان شوهرم نیست برم یک هفته خونه مادرم و فامیلام سر برنم . نزار از ا ...

بابامو چیکار کنم تنها برم میدونم اتیشم میزنه

میدکنم دلش گرفته ولی چشم انتظارع ی دختر داری اونم جفت بره تک برگرده حرف فامیلام هست 

بابام از دستم دلوخوره شب خواب ندارم از فکر بابام به خوابم‌میاد شبا

خب وقتی رفت حج تو برو پیش مامانتو فامیلا بمون 

باید با شوهرم برم بابام تنها قبول نمیکنه زشته تازه فاپیلام حرف پیزنن  همینجوری میگن دختر دسته گلم رو سر یک‌ماه تند تند دادم ب کسایی که نمیدونم‌کی ان از کجان با من تی کرده بودن دوسال نامزد باشن 

عصبی بود اصلا

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687