به حدی ناراحت و عصبی هستم نمیدونم گریه کنم یا حرص بخورم
انقد بهم ریخته هستم نمیدونم چیکار کنم آروم بشم
خون به مغزم نمیرسه
4ساله عقدم، تو این 4سال همیشه خانواده شوهرم جای من تصمیم گرفتن
مادرشوهرم پول عروسیم رو داده خواهرشوهرم
شوهرمم موافقت کرده که خواهرش بره واسه ما
سکه بخره که فعلا پس انداز باشه
کاری با اینکه سکه خوبه یا بده من ندارم
چرا نباید منو شوهرم خودمون اگر تصمیمی داریم خودمون واسه زندگیمون انجام بدیم
خسته شدم بچه ها😭😭😭😭
ما این تصمیم رو داشتیم از قبل به شوهرم گفتم نمیخوام خواهرت بره واسه ما سکه بخره
گفت نگران نباش خودمون هرکاری خواستیم میکنیم
الان زنگ زده به من شوهرم میگه خواهرم قراره بره واسه ما سکه بخره، بهش میگم مگه من نگفتم خودمون بریم میگه تو حقی نداری چیزی بگی
تصمیمم عاقلانه بوده😤
دارم دیوونه میشم به بخدا 😭😭😭😭