مامان من ک کل زندگیش داداشمه منو اصن نمیبینه
هی بغلش میکنه بوسش میکنه
من کنکور دارم زیاد از اتاق بیرون نمیرم گرسنم میشه خیلی
بعد الان دیدم واسه داداشم ساندویچ درست کرده داده بهش داره میخوره اما ب من نداد با اینکع میدونع چند ساعته چیزی نخوردم تازه گفت کسی ب این نون لواش ها هم دست نزنه میخوام سمبوسه درست کنم واسه اردوی فردای محمد
پس من چی؟؟
همش منو میکوبه با حرفاش داداشمو میبره بالا
همش فرق میزاره دلم گرفت