دلم نمیاد سقطش کنم جیگرم اتیش میگیره
تو تاپیک اولم گفتم با همسرم درحال جداشدنیم
اصلا دلم نمیخاد سقطش کنم همسرم اول میگفت سقط کن اما الان میگه میل خودته
من دلم نمیخاد به دنیاش بیارم بدم همسرم
خودمم خونه پدرم زندگی میکنم پدرم قبول نمیکنه بچه یکی دیگه رو نگه دارم شما نظربدین
دلیل طلاقت چیه عزیزم
گناه کبیره یعنی قاتل حساب میشی
پدرت قبول نمیکنه بچه یکی رو قبول کنی ؟
نوه خودشه بچه توعه
حکمش قتله عزیزم چون جون یه آدمو میگیری
دوماهشه
دوراهی سختیه هر دوش عذاب آوره
چن ماهته عزیزم
هیچ اهمیتی نداره که گناهش چیه! مهم اینکه گناهه
چون شما دوتا باهم نمی‌سازید یه نفر دیگه باید از بین بره؟
بچه توعه
نوه پدرته
این چه حرفیه میزنی بچه یه نفر دیگه
حکمش اینه که یه ادمو داری میکشی فقط دیده نمیشه وصدای فریادش نمیشنوی
بچه ای که قراره پدر و مادر بالاسرش نباشه همون دنیا نیاد بهتره ، والا به دنیا آوردنش ظلمه به بچه
واقعا خیلی سخته💔
نمیشه بخاطر همین بچه طلاق نگیرید زندگیتونو کنید ؟اگه قراره به دنیا بیاری بندازی زیر دست نامادری خواهشا نیارش
