2752
2734
عنوان

بعضی زنا هرچی سرشون بیاد حقشونه

251 بازدید | 11 پست

یاد یه خاطره از بچگیام افتادم. ما هرسال سه هفته اول تابستون می‌رفتیم شهر مامانم پیش خاله ها و دایی ها و مادربزرگم .۵۰۰ کیلومتر فاصله داشتیم .بابام هر چند روز یکبار زنگ میزد به تلفن خونه مادربزرگم و احوالمون میپرسید .مادرم ریز به ریز کارایی که کرده بود براش می‌گفت و این شده بود عادت هر دوشون .یه سال همزمان با ما خانواده زنداییم هم از راه دور اومده بودن به زنداییم سر بزنن و یه شبشو قرار شد همه باهم شام ببریم پارک کنار رودخونه بخوریم .وقتی بابام زنگ زد مامانم بهش گفت آره امشب همچین برنامه ای هست ماهم بریم؟(ینی مامانم و منو آجیم )

بابام گفت نخیر من از خانواده زنداداشت خوشم نمیاد و شما سه تا بمونید خونه مادربزرگ مامانمم گفت چشم .ولی بعدش دو ساعت گریه کرد .چون دوست داشت با اونا بره پارک .منو خواهرمم کلی گریه کردیم و اون شب تنها موندیم خونه مادربزرگم .حالا که فکرشو میکنم میبینم چه لزومی داشت مادرم همه چیزو به بابام بگه ؟خانواده زنداییم بسیار آدمای باشخصیتی هستن و بابای من کلا رو همه عیب می‌زاره .چرا مادر من با خودش و ما این کارو میکرد؟ اگه نمی‌گفت بابام از کجا باخبر میشد ؟ 

همین مادرم سالها بعد چنان ضربه ای خورد که مدتها بیمار شد

هرکاری خواستی بکنی هر چیزی خواستی بگی،خدا رو در نظر بگیر

مادر منم همینجوریه 

وظیفه میدونن و اگه نگن عذاب وجدان میگیرن

من نمیدونم تو دلت چی میگذره ولی حاضرم قسم بخورم ب اون لحظه ای ک کلی درد میکشی و چشمات پر از اشکه، خدا تو رو میبینه " خدا بی دلیل خواسته ای رو تو دلمون نمیذاره "

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷

2731

مادر منم هروقت می‌ره بیرون اطلاع میده 

بنظرم این کار بد نیست اگر دو طرفه باشه ولی گفتن ریز به ریز اتفاقات بنظرم کار درستی نیست 

مثلا خودم چند تا خواستگار داشتم بابام اصلا خبر نداشت 😂😂🤣یکی هم قراره بیاد خونمون ولی بازم بابام نمیدونه

وقتی به دنیا آمدم مادرم مرا به امام حسین هدیه داد ...این شد عشق من به امام حسین ... پارسال توفیق رفتن به کربلا رو پیدا کردم اونجا یک سیدی می گفت برای حاجت روایی هرچقدر میتونی صلوات به ائمه هدیه کن چون هدیه خیلی دوست دارند خودمم حاجت گرفتم ... روزی رو میبینم که مثل فرشته ها به آسمان ها پرواز میکنم 🙃نماز شب میخونم اگر میخوای دعا کنم و لایق باشم اسمت رو بهم بگو‌

من اینجوریم 

به بچهامم میگم هر جا میخاید برید بگید 

شاید رفتی و زبانم لال اتفاقی افتاد بدونم کجا دنبالت بگردم 

نمیدونم شایدم اشتباه باشه ولی مخفی کاری خوب نیست 

مادرتون باید با زبان باباتو رازی میکرد 

تو هموطن منی پس، بامن همخونی،همخون من، تو خوش قلبی ،مهربان باش ،لبخند بزن،ببخش و بگذر.
بعضی ها کلا زندگی کردن بلد نیستن  یعنی شوهر فرشته ملائکه هم باشه  یه سری زن با بی سیاستی ...

آخ آخ گفتی به این زنا میگن شوهر نخاله کن

هرکاری خواستی بکنی هر چیزی خواستی بگی،خدا رو در نظر بگیر
من اینجوریم  به بچهامم میگم هر جا میخاید برید بگید  شاید رفتی و زبانم لال اتفاقی افتاد ب ...

اتفاق؟ کل بچگی و نوجوانی ما دقیقا با همین حرف که شاید اتفاقی بیفته تباه شد .چه اتفاقی جانم؟ 

اتفاقی هم میوفتاد کلی خاله و دایی و زندایی دورمون بودن ‌. بعدشم بچه فرق داره با زن بزرگ 

بنظرم هرکس شوهر خودشو می‌شناسه .اگه شوهر بدقلقه نباید بهش چیزی گفت

هرکاری خواستی بکنی هر چیزی خواستی بگی،خدا رو در نظر بگیر
خب  این موارد  به خاطر عزت نفس کم هست و متأسفانه سطح آگاهی کمی که مخصوصا  تو گذشته بو ...

آفرین دقیقا .مامان من تو اون سه هفته که اونجا بودیم انگار یه چیزی گم کرده بود همش مضطرب بود

هرکاری خواستی بکنی هر چیزی خواستی بگی،خدا رو در نظر بگیر
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز