2752
2734

همه بودن مادر بزرگم همه نشستن ما یک پولی‌از بابام گرفته بودیم  یک هفته پیش که قرار بود پول رو بدیم براش توضیح دادیم همسرم گفت حاجی من نمیتونم کل پولتون رو بدم میخام یکم ابزار بخرم برای شروع کارم فقط من بودم همسرم وپدرم قبول کرد خندید گفت سعی کنید بدحساب نباشید مثل فلانی بابای من به هیچ وجه به این پولا نیاز نداره

حتی پریشب که بهش چک دادیم براش توضیح دادم کامل امروز صبح همسرم خواست بره سرکار گفت تا 11شب نیستم گفتم منو بذار خونه بابامینا آمدم داخل دیشب چک رو دادیم بابام میگه مسخره کردین منو جلوی همه چرا اینجوری پول میدین

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

پول اونه عزیزم اینکه نیاز داره یا نداره رو نباید به زبون بیاریم 

منم ۲ ساله از بابام قرض گرفتیم 

بابام که فوت شد قبلش گفته بود اون پول مال خودت 

الان داداشم خیلی با احن بد میکه بدینش 

منم گفتم پس میدیم فقط الان نداریم صبر کن 

ولی هربار که با اون لحن میگه حالم بد میشه 

دخترم شوق نفس کشیدنم👼🏻 مامان بابا دلتنگتونم🖤🥀 ۱۱ تیر ۱۴۰۱ بدترین صحنه ای که میتونستم ببینم رو با چشام دیدم و شکستم اما همین شروع ماجرا بود
پول اونه عزیزم اینکه نیاز داره یا نداره رو نباید به زبون بیاریم  منم ۲ ساله از بابام قرض گرفتی ...

ولی ما براش توضیح داده بودیم خیلی خجالت کشیدم جلوی بقیه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687