وقتی یکسالم بود.
بعد همه میگن تو سمته خانواده ی پدری نمیری چون بهت محبتی نکردن
من محبته اونا رو ب چ دردم میخوره اصلا سمتشون نمیرم بدم میاد فامیلامون ی چیزی میگن خسته شدم دیگه
بعد انتظارای بیجا دارن چرا زنگ نمیزنی به عمو میگم لابد دوست نداشتم دنیا برعکس شده ی پیام دادم ب عموم ج نداد سره همون دیگه بدم اومد ازشون