مامانم از زمان بچگی محبتی نداشته تا الان ...
پشت سرم حزف میزنه اخه من سه ساله خونه بابا هستم قبل طلاق ب مامانم گفتم نگاه کن من بخام جدا بشم دخترمم میارم
خدا شاهده مامانم کلی حرف ک بیا خونخ این شوهری نمیشه برات دقیقا راست میگفت ک این شوهری نمیشه
یبار با مامانم بحثم گرفت گفتم چرا زنگ میزدی ک بیام میزاشتی تو اون خونه بمونم و بپوسم و بمیرم
مامانم گفت ن من کی رنگ زدم ک بیای؟؟
من فقد یبار زنگ زدم 😭
ـ قسم میخورم ابجی هام شاهدن ک مامانم مدام زنگ میزد ک بیا خونه و خونه خودت نباش ـ
بارها ب من گفته تو بز هستی ـ قرآن وکیل بهم گفته تو بزی
دیروز گفت گاوی و صدای گاو در میاورد
دخترم فکررمیکرد ک مامانم شوخی میکنه بهم میگفت مامان گاو دیدم فلان جا
یعنی من دق کردم داد زدم ب مامان بیشعورم گفتم دهنتو ببند ک ب داداشم زنگ میرنم
لعنت بهش اینقدر پول داره جون میده
تا این که الان ابجیم گفت مامان اون روز میگفته باید برای خودش شامپو و پودر لباس داشته باشه
فهمیدم که میسوزه با وجود من
ــگفتم خدایا فقد تو دستمو بگیر 😭😭😭 خیلی استرس دارم و دستام میلرزن 😔