فطا تااخربخونین💖
مثلا دیشب اصلا تو بغلش نمیخوابیدم، هی متوجه میشدم توخواب پامیشه بغلم میکنه.
نصف شب دستش خورد ب صورتم (همیشه عادتشه خیلی بدخوابه، برهمین همش بیدارش میکردم دعواش میکردم) ولی دیشب بروم نیوردم اصلا، بجاش صبح خودش اومد کلی سرمو بوس کرد معذرت خواهی کرد، گفتم چرامعذرت میخوای؟؟؟؟؟ گفت دستم خورد ب سرت(اینجا بود که فهمیدم توخواب هم متوجه حرکاتش میشه نیاز ب جنگ نیست)
یا امروز صبحانه اماده نکردم، وقتی از خواب بیدارشدم برای خودم اهنگ زدم انگار کسی جز من خونه نیست و انگار ن انگار شوهرم خوابه، بیدار شد طوری برخورد کردم انگارندیدمش خودش اومد سمتمو بوسم کرد، رفت سرویسو برگشت دید من همچنان تواتاقم سرگرمم گفت صبحونه نداریم عزیزم؟؟؟؟؟
گفتم چایی دم بده میام سفره رو میزارم،
بعد صبحونه خوردن داشتم تلویزیون میدیدم دیدم برااولین بارخودش سفره رو جمع کرد.
بعد اماده شد رفت سرکار، ازصبح به خودم قول دادم هیچ زنگی بهش نزنم، نیم ساعت پیش خودش زنگ زداونم اولین بار ندیدم دومین بارجواب دادم خبرموگرفت که خوبی، چیکارمیکنی، زنگموجواب ندادی فلان، من فقط جوابشو دادم بدون اینکه اینارو ازش بپرسم.و تموم، الان تازه فهمیدم باید یه قدم برم عقب تر تااون بخواد یه قدم به سمتم بیاد
تجربیات خودتونم بزارین ممنون میشم🙏🏻💖