شوهرم داره زیرآبی میره ...

سلام من یه مشکل بزرگ دارم ازاول ازدواج تعریف میکنم که ناقص نباشه.۱۹سالم بودبه اصرارخانواده باپسرعموم ازدواج کردم بچه بودم فکرمیکردم هرکاری اونابگن درسته وبایدانجام بدم چون اینجوری تربیت شده بودم دوسش نداشتم گفتن بوجودمیادعلاقه بماند که کلی تلاش کردم حتی بعدازدواج اما شوهرم اخرش اونی که باید نشدفکرکردین خیلی پرتوقعم؟؟یه بغل گرفتن موقع خواب یانوازش خیلی زیاده؟اینکه موقع رابطه صاف نره سراصل مطلب انگارمن حیوونم بعدم میگه خب من چکارکنم وقتی توارضا نمیشی😒اینابجهنم اون حتی درکمم نمیکنه ۴ساله مدام کنج خونه نگهداریم میکنه حتی سرباشگاه رفتنم باید من موضوعو به خانوادم بکشم تااوناازش بخوانو راضی شه وگرنه هرچی بازبون خوش محبت اصلا قبول نمیکنه راستش اون نمیخواد من موفق باشم مثلا دستم توجیبم بره یاسرآمد شم.اینکه اصلامعیارای توذهن منو نداشتم بماند الان مشکل اینه یه برادر نااهل داره متاهلم هست یه زنم طلاق داده الان زن دوم داره اهل رفیق بازیو دختربازیو دودو...شوهرمن باهاش شریکه واین شراکت طوریه که نمیتونن جداشن بابت این شراکت همو مدام میبینن ازهمه چی هم خبردارن طی این۴سال یواش یواش شوهرمو خام کردبجایی رسیده که شوهرم بمن گفت رحلت امام میرم باهمکارام مرقدامام وبعد من متوجه شدم با داداششو دوستاش رفتن یجای دیگه وبمن دروغ گفته اماهنوز بروش نیاوردم یاحتی الان که جاریم قهرکردست شوهرم لو داد که میره خونه برادرش درصورتی که قبلا تنهاخونش نمیرفت هرگز این دوتاهمیشه باهم بحث داشتن شوهرم مخالفش بودالان حتی رازاشم قایم میکنه کمکشم میکنه ازاونجاییم که میدونم شراکتشون بهم نمیخوره ونمیتونم ازاون دورش کنم دارم عذاب میکشم بابت دروغاش ازش دورترشدم بهش شک دارم حتی جواب نده گوشیشو میگم ینی بازم کجاست 😔