مادرشوهرم

اگه تنهاس واقعا و جاری نداری کمک کن ولی به شوهرت بفهمون وظیفت نیست

چون مستقیم مخالفت نمیکنه نق نمیزنه

میگم اول برو یه کارگر پیدا کن دستمزدشو بپرس

بعدم فقط و فقط بچه ها نه عروس دامادارو یه گروه بزن 

از گوشی شوهر خودت پیام بزار ک مامان اذیت تنهایی نمیتونه کار کنه خانوم من کلی گشته این کارگر رو پیدا کرده هزینش ماهی فلان قد میشه

یا هدکی ماهی یبار تقبل کنه یا هرکی دنگشو بده

یاهم تلفنی خودت دونه دونه زنگ بزن ب برادرشوهرا و خواهرشوهرات

حواست باشه فقط به بچه ها بزنگ

دیگه این راهی ک ب ذهنم رسبد تنها راه

اگرم کاراش زیاد نیس فقط برو یه کار کوچولو بکن مثلا در حد غذا درست کردن

وقتی هم میای خونه خودت نق نزن وای کارا مامان تو کردم اما عنوان کن خسته ای کمر دردی ازین چیزا

میدونی باید اول اعتماد همسرتو جلب کنی ک بخاطر خستگی نمیتونی بری کمک نه ازرو لجبازی یا بدجنسی

خب دیگه . یکی میشه عروس یکی میشه کلفت

به همسرت بگو میخواستم خدمت کسیو کنم مادری که منو زاییده واجب تر بود . من زندگی مشترک تشکیل دادم مستقل باشم مثل اون یکی عروستون!! توهم اگه مادرت از زنت واجبتر بود ازدواج نمیکردی.مادرتم اگه واقعا کمک نیاز داره باید بره خونه خواهرات یا برادر بزرگت که باتجربه ترن . دیگه نرو