2752
2734
عنوان

انقدر از دست مادرشوهرم ناراحتم زندگیم تلخ شده

| مشاهده متن کامل بحث + 2658 بازدید | 125 پست
2731
خیلی بده واقعا حس و حال آدم. بد میشه

منکه کلا واسم مهم نیست چون اون به نوه های پسریش هیچ حسی نداره. فقط نوه های دختریو خیلی می خواد و هر روز زنگ میزنه حالشونو میپرسه. شوهرمم واسه همین کاراش قید مادرشو زده

همسایه مرده بوده .ولی خب خیلی فرق میزاره این همه پشت جاریم بد میگفت الان هروز میره کمکش خونش چون با ...

قربونت من بخوام بزنم باورت نمیشه 


نه بارداری بهم اهمیت میدن 

نه برا زایمان 

هدیه که بمااااند 


جاریم باردار بود 

خواهر شوهرم باردار بود 


لیوان آب رو هم میداد دستشون 

خواهر شوهرم تا شش ماه موند خونشون 

شبها بچه ش نمیخوابید. 


جاریم طبقه بالاشون 

سر سفره میاد غذا میخوره و می‌ره 


بچه ش می‌زاره پیشش حتی سه چهار روز می‌ره مسافرت با خواهراش 


می‌ره خونه مادرش و اقوامش بچه ش رو نمیبره 

می‌زاره پیش مادرشوهر 


خواهر شوهرم هرررر روز شوهر رو می‌فرسته ناهار می‌بره 

عصر هم میاد عرررر روووز برا شام میمونه 


دست به هیچ کاری هم نمیزنه 

.

بعد منو که بخوان دعوت کنن 

میگن بیا غذایی درست کن باهم بخوریم 

یا خودم باید برم برا ۱۵ نفر غذا درست کنم 

یا دعوتم نمیکنن

اخه توقع داره دعوتش کنی محلش بدی هی گلایه میکنن ولی خودش اصلا مهر نداره....دخترم هی میکه کی نهار میر ...

مگه خونه مادرشوهرم باید دعوت شد مادرشوهر من عاشق دخترمه اگه سرزده هم برم خونش چقدر خوشحال میشه حتی اگه هرروز ناهار برم 

راز موفقیت نداشتن خواهر شوهر 

نداشتن فرزند مجرد در خانه 😂

داشتن تنها یک جاری که بچه هاش پسرن 🤣

و مهمتر از همه نداشتن پدرشوهر که هی غر بزنه بچه هارو ساکت کن بخوابم 

فقط 14 هفته و 2 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
یک مامان پرسپولیسی❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️.          یک دختر خوشگل دارم 😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍         یکی هم تو راه🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩🤩
قربونت من بخوام بزنم باورت نمیشه  نه بارداری بهم اهمیت میدن  نه برا زایمان  هدی ...

خب خداییش ظلم نیست؟دلت نمیگیره؟!من که همش غصه میخورم

خیلی بهم ظلم کرد خیلی ایشالا سر دخترش بیاد فقط دعام همینه

تقریبا شرایطتت مثل منه

شوهر من بچه آخر خانواده س 

بقیه خواهر برادراش هر هفته میان سر میزنن مهمونی راه میندازن اما ما اصلا انگار وجود نداریم 

مادرشوهرم با اینکه میدونه ما اصلا هیچوقت سرزده نمیریم یه زنگ نمیزنه بگه مثلا بچه ها هستن شمام بیاین اصصصصصصصلا 

جالبه که خونمون روبه روی همه ... حالا اگر دور بودیم یه چیزی

اما پسرمو میاد میبره هر کی میاد خونشون میاد میبردش نمیگه شمام بیاین یه ساعتی میبره و میاره

از عید تا الان یه شب رفتیم یه دو ساعت خونشون دیگه نرفتیم تا یه روز زنگ زد گفت امیر بیداره بیام ببرم؟ گفتم تازه بیدار شده ناهر بدمش و میارمش گفت باشه ناهار بیاین اینجا شوهرمم سر کار بود ... تعجب کردم از این پیشنهادش ... زنگ زدم به شوهرم گفنچت باشه برو منم تا یه رب دیگه میام ... ساعت 12 ناهارشو دادم و 12 و رب رفتم وقتی رفتم دیدم ناهارو کشیدن و خوردن و سفره نصف نیمه رو زمین ... تا منو دید گفت ا ا ا اومدییی؟ گفتم شاید نیای کشیدیم خوردیم من خیییییلی معذب شدم آخه شوهرخوارشوهرم و پدر شوهرم و اینا هم بودن بلافاصله شوهرمم اومد و بعد سفره کشیدیم خودمون و انقد با عذاب خوردیم که نگو شوهرم خیلی ناراحت شد خیلی 



اما جالبه مادر شوهرم همیشه خدا خونه ماست 

کلا کلید داره خودش میاد میره هرکی میاد خونمون اونم میاد از بعد عید یه هزاربار اومده

واقعا از این مساله خیلی ناراحتم اصلا مارو به حساب نمیارن 

دختر منم همینه هی میگه کی میریم‌بخدا دلم میسوزه دلش لک زده واس ناهار خونه اونا

عادت ندی نمیگه بچه دس بسرش کن یا بجاش هفته ای یبار ببر شهر بازی ببینم باز میگه بچه حتما جایی نمیره ک دلش لک زده برا ناهر خونه کسی ک بوذ ونبود شما براش فرقی نداره

مگه خونه مادرشوهرم باید دعوت شد مادرشوهر من عاشق دخترمه اگه سرزده هم برم خونش چقدر خوشحال میشه حتی ا ...

مادرشوهر من سرزده بری پنجاه دفعه فقط/میگه یک زنگ میزدین قبلش

خودشم میزنه همیشه به ک سخلی  هیچی نمی‌فهمه نمیشنوه 

ولی از همه زرنگتره

عادت ندی نمیگه بچه دس بسرش کن یا بجاش هفته ای یبار ببر شهر بازی ببینم باز میگه بچه حتما جایی نمیره ک ...

دقیقا چون جایی نمیره.خونه‌مامان خودم که براش عادیه چون صبح تا ظهر اونجاست.جایی هم مهمونی نمیریم


2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز