چقدر بد توضیح دادی.
فاز شما رو نمیفهمم. طرف‌گفته زمینو بخریم به نامت میکنم.شما نه حاضری طلاهاتو بدی، نه میخوایی واست عروسی بگیرن،نه دلت میخواد بری مستاجری؟ چی میگی واقعا؟ خوب امه خونه مدرش اتاقی چیزی دادن اونجا برید زندگی کنید. حتما اونجام نمیخوایی بری. بعدم میگن اول چاه رو بکن بعد منارو بدزد.شما وقتی تکلیف محلف زندگیت معلوم نیست چرا خانوادت سرخود رفتن وسیله گرفتن برات؟
چرا بابا خیلی دوسش دارم با این اخلاقش اگ دوستش نداشتم نمی موندم
منو تحقیر میکنه و...
نخیر طبق قول ۴ سالی میموندم و درسم تمام می‌شد خونه هم گفتن درست میکنه ولی من نمتونم الان واقعا نمتونم ازش میترسم واقعا هم میترسم
اگه من بودم طلاهامو میدادم چون زندگی مشترکه دیگه مال من و تو نداره به حرف هیچکس از اطرافیانم هم گوش نمیکردم چون بعدا اونا نمیخوان بیان کرایه خونه من و بدن بعدا اونا نمیخوان به جای من سرسال استرس افزایش کرایه خونه رو بکشن پس به حرف دلت گوش کن از طرفی هم جدا از همه ی اینا مسائل بنظرم برید پیش مشاوره و تا زمانی که همسرتون دست بزنشون رو ترک نکرده زیر یه سقف نرید چون بدتر میشه اون موقع تا یه داد میزنه یسره تن و بدنت میلرزه که الان میاد سراغت سیاه و کبودت میکنه زندگیت میشه یه زندگی با ترس
اسی هر کامنتی ک میزاری بیشتررر حرص میخوررم
حالا چه حکمی بوده که این شوهر گند اخلاق دست بزن دار
خود رای و گدا بعنوان شوهر انتخاب کنی
رو دست خونوادت باد کرده بودی مگه
چرا به هر قیمتی فقط میخواین شوهر داشته باشین
من باشم که سیکش میزنم بره جهنم
مگه اعصاب و جونم از سر راه آوردم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
40 ثانیه پیش
41 ثانیه پیش
42 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
