پسره یه ومپایره که از دنیای خودشون میاد توی دنیای انسان ها تا بتونه خون بخوره که به یه دختر برمیخوره که خون خاصی داره و میخواد خونشو بخوره ولی نمیتونه و موقعیتش پیش نمیاد و برمیگرده به دنیای خودش ولی بعد دوباره میاد تا دختره رو پیدا کنه و وقتی پیداش میکنه همکلاسیش میشه توی دانشگاه...