2733
2734

کمردرد داشتم رفتم دزمانگاه امپول زدم .. درمونگاه همه یکی همراه داشتن فقط من مث همیشه تک بودم خلاصه اومدم خونه باخودم غر میزدم هیشکی حالم نمیپرسه ازخدا گله کردم چرا پدرمادرم زود بردی مگه اینا زیادی بودن و دراز کشیدم نینی سایت باز کردم دیدم یکی که برام اینو نوشته 

سوال درباره کوهنوردی و صعود ب قله دماوند داشتید خوشحال میشم راهنمایتون کنم

اخی🥺

یه جایی تو متنی خوندم:اگ كسی قدرتو نميدونه بذار نبودنت رو احساس كنه!دلم ميخواست ب نویسنده متن بگم:دنیاو آدمهاش انقدر بی معرفت شدن ک كافيه ثانيه ای نباشی جایخاليت ساده تر از اونی که فكر كنی پر ميشه(: سه تا مود همیشگی من : حوصله ندارم، خوابم میاد، گشنمه زندگی ما اولش خدا بزرگه و وسطاش باید ببینیم قسمت چی میشه و آخرشم حتما حکمتی توش بوده! ️ 
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



2731
2740

عزیزم 😍 امیدوارم زودتر خوب شی

اولین دلخوشی زندگیم💕مادرم💕پلان اول ؛ دیشب همه چیز به ‹ مو › رسید پلان دوم ؛ صبح معجزه شد و ‹ مو › پاره نشد ± دو ساعت بعد از معجزه ، مامانِ بی‌خبر از اتفاقات اخیر ، برای احوال پرسی زنگ زد و گفت : ‹ دیشب کلی دعات کردم💛'💎 ›دومین دلخوشی زندگیم💕 پدر و برادر جانم 💕 با قلب مهربونشون  و خوبی های بی منت 🌈🦋‌‌ سومین دلخوشی زندگیم اومدن مردی تو زندگیم که منو با تمام بچگیام بزرگ کرد 🌱و کنارش بدون هیچ ترسی خود واقعیمم🙃 .آدم امن زندگی من🫂❤️ می‌گفت هرچقدر دل‌چرکین باشم ازت ولی دوست‌داشتنت هنوزم به دریا وصله.💙 در دل و جان خانه کردی عاقبت ...❤️🌈 خدایا شکرت بابت همه چی 💛💛 
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687