اول اینو بگم کاملا واقعیه درباره خودمه ازاین جریان ۱۲ سال میگذره بعد خوندن گزارش بزنید آبروم نره داستان ازقبل نوشتست.ممنون
بگو
بگو
لایک
لایکککک
اگه گفت من لایک کنید
سلام بچها این داستان واقعیه من خیلی وقت پیش توبه کردم اما من تو نو جوانی اشتباهاتی کردم که همیشه عذاب وجدان داشتم وقتی ۱۵ ساله بودم بخاطر فشار روحی وروانی از طرف خانواده ودرس عقده ایی شدم که باعث شد کارای زشتی بکنم مثل دزدی از کیف دوستام واینا که باعث میشد خلاء درونم پرکنه وباخرید هرچند کوچیک شادشم خوشبختانه دوره موقت بود وزود گذر
سلام پربازدیدجان ،بگو
پربازدیدامشب
بلنددددد بفرست اولین صلوات برای شادی دل امام زمان
اما همیشه میترسیدم برم طلب حلالیت اصلا نمیدونستم کجان چه برخوردی دارن چکار کنم تقریبا ازکجا شروع کنم من توبمو کردم حق خدامو دارم حد توانم ادا میکنم اما حق الناسی که گردنمه چی پس امروز تونماز به دلم افتاد که دنبالشون بگردم اما ترسیدم تو نماز گریم گرفت توسجدم هق هق زدم دلم گرفت گفتم خدای برای تقرب به وامام زمان میخوام انجام بدم دستمو بگیر پای آبروم وسطه روسیاهم قرآن پیشم بود استخاره زدم چشم به آیه ای خورد که گفت کلو من مارزقناکم حلالاًطیبا وان الله کان بکم غفورا رحیم خیلی گریم گرفت وبسم الله گفتم شروع کردم
کسی نیس
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
