مامانم خیلی کم طاقت و بی حوصله ست .یه کمی دور و برش شلوغ بشه شروع میکنه به دعوا ومتلک انداختن و حرفهای زشت زدن .یه چند روزی خونش بودم اونم به اصرار خودش موندم بعد سه روز برگشت حرفهای زشتی بهم گفت منم گفتم ۳۰ سال تحملت کردم به خاطر بزرگیت ولی دیگه نمیتونم .با گریه اومدم خونه خودم و دیگه هم زنگش نزدم .اونم دلش تنگ شده چون میشناسمش .اگه روزی ازم خبری نمیشد خودش زنگ میزد .ولی الان دیگه گذاشتمش کنار سوهان روحم رو ..
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 
عزیزم نمیدونم ولی شاید حواسشون جایی دیگس منم وقتی خیلی درگیری فکری دارم پسرم یاهمسرم باهام حرف میزنن متوجه نمیشن میان پیشم میگن کجایی صدات میزنیم درحالی ک اصن نشنیدم صداشونو
منم همین مشکلو دادم. نصف دعواهام با همسرم سر همینه که چرا جوابمو نمیدی
به نظرم که کاملا میشنون. مگه ناشنوان که نشنوند
فقط براشون اهمیت نداره که به خودشون زحمت بدن و جواب بدن
یه سوت بخر وقتی جواب نمیدن سوت بزن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
