2737
2734
عنوان

دیوونه شدم آیا؟

99 بازدید | 15 پست

من بچگی خیلی افتضاحی رو داشتم، بابام مشکل روانی داشت و به شدت خسیسه، قبلا هم یه بار ازدواج کرده و از اون ازدواجشم بچه داره ولی هیچ وقت عین خیالشم نبود که بچه ایم داره اونا رو مامانشون برد بزرگ کرد 

بعد با مامان من ازدواج کرد، بچگیام مامانم تو خونه ی مردم کار میکرد منو هم میبرد باخودش سر کار یا مثلا میرفت پرستاری کودک و سالمند منم میبرد 

من همیشه از سنم بیشتر میفهمیدم خیلی بیشتر اون موقع هم تو عالم بچگی ناراحت میشدم از اینکه مامانم خونه مردم کار میکنه

علاوه بر خساست شدید دست بزن داشت بابام بارها مادرمو کتک زد (منو نمیزد ولی مامانمو چرا) و من هنوز صحنش جلو چشممه

همیشه میگفتم باید خودمو از این شرایط نجات بدم باید درس بخونم برای خودم کسی بشم، سال کنکور حتی بابام ساعت تعیین میکرد که هوا از یه ساعتی به بعد کامل تاریکه و بعد از اون حق داری چراغ روشن کنی و من تو تاریکی نسبی درس میخوندم تا هوا تاریک شه، یه اتاق پر از آشغالایی که جمع کرده بود و اجازه نمیداد دورشون بریزیم بیشتر نداشتیم خیلی وقتا همونجا درس میخوندم خیلی اوقاتم توی پذیرایی، ناهار اکثر اوقات یا کشک داشتیم یا ماست خالی

با این حال درس خوندم و دانشگاه خوب آوردم و نقطه ی اوج من همینجا بود

بعدش داغون شدم بسکه خودمو مقایسه کردم با هم دانشگاهیام درسامم خیلی سخت بودن و نیاز به آرامشی داشتن که من همیشه ازش محروم بودم

الان خیلی داغونم خیلی اوقات با مامانم دعوام میشه بعدش آرزوی مرگ میکنم خیلی دوسش دارما ولی میگم وقتی با یه مرد اینطوری ازدواج کرده چرا منو آورده بدبخت کنه که هیچ خوشی ای ندیدم تو زندگیم تا الان

نمیدونم چیکار کنم


ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



2731
پزشکی  نه خونه ام خوابگاه بودم که مشکلاتم خیلی کمتر بود

عزیزم خوب به مادرت بگو جدا بشه خودت خوشی رو بهش بده یا هم اگه نمیتونی الان جدا بشن همینکه طرحت شروع شد بگو جدا بشن برا آرامش دوتاییتون 

ادامه بده همین تا حالا خوب پیش رفتی فقط ادامه بده بدیهای پدرت تو زندگیت با یه شوهر خوب جبران میشه

شوهر خوب کجا بود

همین چند وقت پیش یه خواستگار داشتم که داییم اصرار داشت چون شرایط باباتو میدونه و قبول کرده باید ازدواج میکردی در حالی که اصلا به دل من نبود پسره

ینی میگم آخرش همه منو به این چشم میبینن که بابا بالای سرم نبوده پس حق ندارم با آدم خوب ازدواج کنم

به فکر آینده باشید فلاش بک به گذشته مشکلی رو حل نمی کنه شما خودت گفتی که از هم سن و سالان خودت بیشتر ...

آخه گذشته نیست هنوز هم شرایط همونه با یکم تعدیل

هنوز هم تو همون خونه و با همون پدر دارم زندگی میکنم

2740
شوهر خوب کجا بود همین چند وقت پیش یه خواستگار داشتم که داییم اصرار داشت چون شرایط باباتو میدونه و ق ...

دختری که پزشکی میخونه خواستگار زیاد داره

داییت حرف مفت زده

حسادت آدمهارو دست کم نگیر تو توی این شرایط و این خونواده داری پزشکی میخونی ،بچه های داییت وضعیتشون چجوریه ؟

لطفا یه آیت الکرسی برای درامان موندن همه مسلمونهای دنیا از دست ظالمین بخونین ممنون
عزیزم خوب به مادرت بگو جدا بشه خودت خوشی رو بهش بده یا هم اگه نمیتونی الان جدا بشن همینکه طرحت شروع ...

همه همینو میگن ولی من آخرشا دلم سنگ نیست و نمیتونم این پیرمردی که انقدر اذیتمم کرده رو تنها ول کنم برم

ینی بازم تا وقتی زندست برای آرامش وجدان خودم قطعا بازم بهش سر میزنم 


دختری که پزشکی میخونه خواستگار زیاد داره داییت حرف مفت زده حسادت آدمهارو دست کم نگیر تو توی این شر ...

نه بابا خواستگار هست ولی بیسواد و کارگر 

دختراش ازدواج کردن یکیشون فقط شاغله


آخه گذشته نیست هنوز هم شرایط همونه با یکم تعدیل هنوز هم تو همون خونه و با همون پدر دارم زندگی میکنم

هدف متعالی شما باید تمام کم و کاستی زندگی تون رو بپوشونه و بزودی بتونید یه زندگی خوب برای خودتون و مادرتون بسازید درسته دارید تحمل می کنید ولی فکر آینده باشید وعده خود خداوند هست که آن مع العسر یسرا حتما بعد از هر سختی آسانی و گشایش خواهد آمد

کاربر آقا
نه بابا خواستگار هست ولی بیسواد و کارگر  دختراش ازدواج کردن یکیشون فقط شاغله

به هرحال میترسه به خاطر رشتت موقعیت عالی گیرت بیاد

دیگه تحمل اینو نداره

لطفا یه آیت الکرسی برای درامان موندن همه مسلمونهای دنیا از دست ظالمین بخونین ممنون
2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز