ببین
ما الان کلا یه خونه داریم هموز اماده نشده تهرانه
خودمون سیزده ساله اصفهان احاره نشینی و در بدری کردیم
این مدت من ی مقدار طلا داشتم و سکه
ک با پس انداز و کمک پدرم و قناعت حمع کردم
اونا رو با کلک و دروغ ازم گرفت گفت خرج خونه کنم
نگو باج داده و خرج زنه کرده
ماشبن زیر پامونم فروخت براش جهاز خریده
من همه اینا رو وقتی فهمیدم ک خبر رن گرفتنش لو رفت فهمیدم منو گولم زده