ما و جاریم اینا رفتیم سفر دو روزه
قرار بود امروز عصر شام و بیایم خونه مادرشوهرم
اومدیم دیدیم خونه نیستن رفتن خونه مادربرگ همسرم ،دوتااز خاله همسرم مجردن انتظار داره باما همه جا بیاد...و مادرشوهرمم انتظارداره خواهرش همه جا تنگ ما باشه و خودش و خواهراش ناراحتن چرا با خودمون نبردیم...
پدرشوهرم گفت با خاله همسرم میرن غذا بخرن ببرن اونجا بخورن حتی تعارف نزدن شماهم بیاین
خاله های همسرمم که هیچی گاو...
جاریم قهرکرد رفت خونه اش
منم میخواستم برم خونه مون همسرم گفت تنهام نزار بیا غذا سفارش بدیم بخوریم
چیکار کنم؟؟