سلام ...
هفت ساله با همیم
خیلی پسر خوبیه ، دوسش دارم دوسم داره ، اخلاقش خوبه
هر کاری بدونه خوشحالم میکنه انجام میده ، اهل خیانت نیست ، اهل دود و دم و مشروب نیست ،دست و دلبازه هر چی بخوام میخره همیشه خودش بهم پول میده
اومدن خواستگاری اما خانوادش گند زدن ...
گفتم اگه واسطه بفرستین بابام قبول نمیکنه و بابام قبول نکرد و منم از نظر بابام اصلا پسره رو نمیشناختم، پس نتونستم نظر بدم
اگه خودش میومد من میگفتم خوشم اومده و ادامه پیدا میکرد ...
پدرش راضی نبود و این کار رو کرد که نشه
خانواده من بسیار سنتی ان. بفهمن با پسرم فاتحم خوندست، موافق دختر کشی ان
خواهرش خیلی سنگ انداخت ، خیلی چیزای بد به من نسبت داد ، این آقا هم دو ساله با خواهرش حرف نمی نمیزنه...
هر روز به این آقا تیکه میپرونه که دختره خرابه ، نخواستت ، خوبت شد
یه بار به این آقا پیام داد که این دختر اول با من بوده و من دوست پسر قبلیشم، این آقا حتی به من شک نکرد و تهشو درآوردیم فهمیدیم اونه ...
اون ۳۰ سالشه من ۲۴
۷ ساله با همیم .. نمیدونم باید چیکار کنم
خانواده خودم و اون راضی نمیشن ...خودمونم نمیتونیم دل بکنیم ، جدا شیم من واقعا نمیتونم دیگه ادامه بدم