دوستان با یکی آشنا شدم. فقط دوست معمولی بودیم در نظر من ولی یه مدت بعد گف بهت وابسته شدم . ظاهرش اصلا باب میل من نیست و زمین تا آسمان قیافه هامون متفاوته. بعد هیچ شغلی هم نداره بیکاره . وضع مالی خانوادشم خیلی خرابه و روستا زندگی میکنن درحالیکه من خودم دانشجو دندانپزشکیم و وضع بابام خیلی توپه خونمون بالا شهره . الان این وابسته شده و منم فقط از روی دلسوزی باهاش چت میکنم هیچ حسی بهش ندارم.
بگید چجوری بگم نمیخوامت که ناراحت نشه
تور پهن کرده
هه دلسوزی ؟میدونی چیکار کردی با اون؟تو خودت دلسوزی لازمی!
چقد پایین گرفتی خودتو که با این حرف زدی😐مگه ادم قحطه
خب چرا از اول حرف زدی باهاش
بلاکش کن بره دیگه
در ضمن اینم بگم ایشون هیچ خبری از وضع مالیمون نداره و نمیدونه دانشجو چه رشته ای هستم . خودم نگفتم اینا رو
حاجی اون دروغ میگه
دیده شرایطت خوبه میخاد خودشو بهت بند کنه
راحت بگو نمیخامت بِکَن برو
وابستگی چیه دندون تیز کرده دخترجون! اصلا چرا وارد همچین رابطه هایی... ولش کن.
ای کاش از اول میدونستی اینجوریه حتی همون حرفم باهاش نمیزدی که الان اینجوری بشه
چجوری نداره بگو تو پسر خوبی هستی ولی هیچجوره به هم نمیخوریم بعدشم ارتباطتونو قطع کنید لزومی نداره این رابطه کش پیدا کنه
یا مسیح خو دوست معمولی نمیشدی باهاش ازدواج کن اخلاق وخوش تیپی ۲ماه اول مهمه بعدش عادی میشه اگ آدم خوبیه ردش نکن ماهم بیاییم عروسیتون
وقتی بهت ابراز علاقه کرد موافقت کردی یا نه؟
نمیخام بگی از رو دلسوزی و فلان دلیل نمیخام
بله خیر جواب بده
اصلا از اول چرا خودتو اینقد کوچیک دیدی،که باهاش دوست شدی.!خب با یکی هم سطح خودت رفاقت کن
