نمیدونم
ولی واقعا همه چیز به ذهنم برمیگرده وقتی دارم خوب پیش میرم یهو بی دلیل جوری ناامید میشم ک دیگع آخر راهه
درحالی ک علاقه هم دارم واستعداد هم میگن دارم ولی هیچ وقت خودمو باور نکردم
وانقد نوسانی هستم ک واقعا نمیشه فهمید چی میشم
چون امکان داره خوب هم پیش ببرم ولی با ناامید شدن و گذاشتن تلاشم همه چی رو خراب میکنم 🥲
اکثر وقتها برام سخته حتی به خودم برسم انقد ک افسردم ولی تلاشمو میکنم درسمو بخونم ولی بد پیش رفتم و دیگه امکانش نیست ولی باز تلاشمو میکنم ولی صرفا برای نداشتن عذاب وجدان از اون ورم نمیتونم سال بعد بمونم چون این سال رو هم دارم با زور سپری میکنم
باید برم دانشگاه آزاد .از تفکر بقیه میترسم ک درمورد این قضاوتم کنن وهیچ وقت منو موفق نبینن چون شکست خوردم قبلا دوست دارم اثبات کنم ک میتونم .ولی سلامت روان ندارم برای این کار این عمق تلاشمع ک دارم میزارم هر روز با گریه وعذاب