2733
2739
عنوان

حرف مادر شوهرم باعث شده دلم با همسرم صاف نشه و بخوام طلاق بگیرم

| مشاهده متن کامل بحث + 2028 بازدید | 54 پست

اومد از اتاق بیرون زد تی بگمو تو سر خودش خورد خاکشیر کرد ...‌منم حرصم گرفت دوتا از لیوان هامونو کوبیدم زمین ... گفتم بیا دوست داری بشکنم دیگه ...


بعدش پام به طرز وحشتناکی با اون خورده شیشه ها برید ...‌جوری که همه جای خونه الان خون مالیده شده ... همسرم به جای اینکه فکر پای بریدم باشه دستمو گرفت از روی فرش پرت کرد روی سرامیک و گفت برو اونور فرشو کثیف می‌کنی 😔


بعدش دیگه مطمئن شدم که باید برم بلند شدم که برم .. یهو جری شد و داد زد و به سمتم هجوم آورد ...‌ با یه دستش گلومو گرفته بود و با یه دستش راه بینی و دهنم ... میخواست خفم کنه ..‌ واقعا داشتم خفه میشدم ... تقلا زدم خودمو نجات بدم بعدش که داد زدم وایساد خودشو زد گفت آبرو واسم نذاشتی ... 😔 و به همه گفت من داد و بیداد کردم اول

مقصر منم ؟ نباید داد میزدم ؟ به قرآن داشت خفم میکرد... هنوز گردنم‌ درد می‌کنه ...


بعدش داشت زنگ میزد به مامانش که من زودتر زنگ زدم و فهمیدن دعوا شده ... البته نباید زنگ میزدم یادم نبود که هیچ کاری واسم قرار نیست کنن و طرفدار پسرشونن ... بعدش دیگه نمی‌تونستم توی اون خونه بمونم


همسرم هی به سمتم حمله میکرد


منم کیفمو برداشتم و رفتم پایین اسنپ گرفتم و ساعت ۲ رسیدم ترمینال


تو این بین خیلی بهم زنگ زدن ...


همسرم به مامانم گفت فکر نمی‌کردم واقعا بیاد


و مادر شوهرم هم می‌گفت نباید ساعت ۲ میومد دختر تنها ... اومده بودن ترمینال دنبالم ولی من یه ترمینال دیگه بودم ...


جواب زنگ هیچ کسی رو جز مامانم این بین ندادم دیگه ...


با هر استرس و بدبختی ای که بود رسیدم شهرمون ... بعدش مادر شوهرم زنگ زد به مامانم و من بهش ماجرا رو گفتم وایساد بقیه پسرا و داماداشو مثال زد ... گفت فلانی دختر بازه زنش داره زندگی می‌کنه ... اون یکی شوهرش تا ۲ شب میمونه بیرون از خونه ...


هیچ کدوم مثل تو نمیکنن


من نباید از حق خودم دفاع کنم ؟


باید تو سری خور باشم مثل اونا ؟


باید بسوزم و بسازم ؟


حق ندارم توقع داشته باشم همسرم هیچ کاری نمیکنه حداقل باهام درست حرف بزنه درست رفتار کنه ؟؟؟ من حق ندارم یه زندگی پر از عشق و آرامش داشته باشم ؟


باید با اینکه همسرم بهم فحش زن خراب میده کنار بیام ؟ بگم درست میشه ؟


کی درست میشه پس ؟


مادر شوهرم حق به جانب بود


بهم گفت میومدی خونه ی ما چرا رفتی خونه ی مامانت اینا


منم گفتم دفعه قبل که پسرت به خاطر اینکه غذا آش درست کرده بودم روزگار منو سیاه کرد ، بعدش اومدم خونتون چیکار کردی واسم ؟ جز اینکه رفتی بالا منبر ازش تعریف‌کردی ... چیکار کردی دیگه ؟ گفتم فقط فقط پدر شوهرم می‌فهمه ... و‌درک می‌کنه چی‌میگم تو طرفدار پسرتی ..😔

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



بعدش که همه ی ماجرا رو براش تعریف کردم


و گفتم موضوع من فقط دیشب نیست موضوع من تموم بی حرمتی های این مدتیه که عروسی کردیم ... که روی هم جمع شد و الان ظرفیت من دیگه تکمیل شده و دارم منفجر میشم ... باید پسرت روی خودش کار کنه در غیر این صورت جدا میشم ...


بعدش یهو به مامانم پای گوشی گفت بگرده ببینم کی بهتر از این پیدا می‌کنه ...


خواست بره جدا بشه


بعد گفت پسرم اصلا فحش نمیده اصلا هم به فرض داده زنشه عصبی بوده گفته


بعدش هم گفت اصلا عصبی نیست این عصبیش می‌کنه ...


حالا به قرآن قسم چند وقت پیش با خودشون بحثش شد ، اومدن خونمون هم باباش هم مامانش گفتن تو دختر آرومی هستی بشین باهاش حرف بزن این عصبیه حرف حالیش نیست ...‌چندین هم با همشون دعواش شده و یک بار هم به داداشش فحش زن داد... بعد میگه نه اصلا عصبی نیست و فحش نمی‌ده

2731
عزیزم خودت داری میگی حرف.اصلا به حرف کسی اهمیت نده زندگیتو خراب نکن

آخه همسرم هم اصلا پشیمون نیست 

حتی دلش هم تنگ نشده 

بهم گفت د‌و روز کار دارم بعد‌ش میام دنبالت

چون دلت تنگ شده 

به خاطر این رفتارش تصمیم دارم نرم اصلا 


2740
خوب فکراتو بکن شاید بهتر باشه این پسر عزیزو به دامن مادرش برگردونی تا کتک ها و فحشاشو نوشجان کنه

نمیرم حتی اگه از دلتنگی بمیرم ... 

یه روزی دلش برام تنگ میشه که دیگه خیلی دیره 

2706
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز