داداشم۱۵ سالشه از اون پسره بزرگتره
همسایمون شاکی اومد که پسر من و زده و اینا
من تا چهره داداشم و دیدم مطمئن شدم زده، ازش پرسیدم چرا زدی؟
گفت باهامون شوخی میکرد😐
من از خانومه معذرت خواهی کردم
نشستیم داداشم و نصیحت کردیم، من میگفتم خجالت نمیکشی میگیری بچه مردم و میزنی، آبرومون و بردی و..
هیچی نمیگفت ساکت نشسته بود.
گفت آبجی دهن من و باز نکن،
گفتم میخوام باز بشه ببینم چی میخوای بگی😐
گفت تو کوچه دیدم با بچه ها شوخی میکرد یهویی میرفت از پشت شلوارشون و میکشید پایین
منم گرفتم زدمش
گقتم چرا اونجا نگفتی؟ گفت از مامانش خجالت کشیدم
الان به خانومه بگم چه دسته گلی تربیت کرده یا همینجا تمومش کنیم؟😐