عزیزم منم دقیقا مشکل تورو دارم یعنی از سه ماه پیش که تو گوشیش دیدم چندتا زن و نشون کرده بود از کانال صیغه یابی تلگرام یعنی کد اسماشونو تو قسمت یادداشت گوشیش نوشته بود چهارتا بود و پیام داده بود شب بره یه ساعت یه زنه روصیغه کنه و ...ازهمون موقع شوهرم ازچشمم افتاد یعنی عاشقش بودم الان عشق ونفرتم قاطی شده حالم از درون خوب نیس همش تو فکر جدایی هستم فقط به فکر اینم یه کم پول پس انداز کنم وازش جدا شم چون میدونم اینا درست نمیشن و من داغون میشم نمیخوام ازش به هیچ عنوان بچه دار شم گیر داده حامله ام کنه ولی من یواشکی قرص ضدبارداری میخورم
پنج ماهه ازش باردارم و انقدر رفتارش باهام خوب بود که هیچ وقت فکر نمیکردم تا اینحد جلو بره..... مال من مثل شما از تو سایت صیغه یابی پیداش کرده بود.
به جدایی فکر میکنم والان با این بچه... و اگر جداشم سرنوشتک چی میشه مثل سرافکنده ها برگردم خونه مادرم بشم آیینه دق. یا دوباره ازدواج کنم.. از کجا معلوم مرد بعدی که گیرم میاد مرد سالمی باشه. مگه جدایی و طلاق الکیه که آدم بخواد انجامش بده
عزیزم باید با هم برید پیش روان شناس
برای آشتی هم به سادگی آشتب نکنید
یه بخش‌از داراییش رو بگید بزنه به نامتون تا فکر نکنه با هر اشتباه میبخشید و ساده ست
باید بترسه
اصلا هم ازش سوالی درباره اون زن نکنید به هیچ‌وجه
چون در‌مرحله اول اون توی این قضیه بی حیا تر میشه
و‌دوما شما بیشتر اسیب میبینید و خودتون رو ناخوداگاه با اون شخص مقایسه میکنید
بهش‌خیلی قاطعانه و آروم بگید که باید خونه یا ماشین به اسمتون بکنه چون اعتمادتون از بین رفته
و بعد از به نام زدن محکم بهش بگید که این اخرین بار بود که دیدید و نادیده گرفتید بار دیگه ای در کار نیست اگر هم‌مریض هستن میتونن برن درمان بشن
میدونید چرا نمیخوام ازش جدا شم چون دقیقا همین بیماری رو پدرم و دوتا از برادرام داشتن. و کلا سر همین قضیه من دائم گوشی ایشون رو چک میکردم... متاسفانه خیلی از مردای دورو ور و فامیل داشتن که همسرانشون میگفتند طلاق ق بگیریم بریم گیر بدتر ازینا بیفتیم
واااای نهه😢سخت میشه برات ..من یه سال بود تو اقدام بودم هنوز نمیدونستم که شوهرم خائنه...هربار بی بی چک میزدم منفی میشد کلی ناراحت میشدم و غصه میخوردم اما تازه فهمیدم خدا بهم رحم کرد ازاین مرد باردار نشدم خوشبختانه اسپرماش کم تحرکه برای همون من باردار نشده بودم ..دقیقا اینجاس که ادم پی به حکمت خدا میبره حالا از بچه دار شدن وحشت دارم اصلا دلم نمیخواد چون میدونم من با این ادم مریض جنسی نمیتونم تا همیشه بمونم هیانت خط قرمزم بود شوهرم منو کشت درواقع من زنده ام اما مثله یه مرده متحرک شدم هیچ انگیزه ای هم دیگه ندارم که بچه دار شم
و اینکه اصلا مشاور و روانشناس رو قبول نداره
شوهرمنم خیلی دوسم داره خیر سرش عاشقمه شب و روز قربون صدقه ام میره بهم محبت میکنه میگم طلاق بگیریم دادوبیداد راه میندازه ..اما بهم خیانت میکنه مثله شوهرشماست دقیقا....حالا خوبه همسرت خودش داره صادقانه میگه هرزه اس ولی شوهرمن یه دروغگوی تمام عیاره فقط وفقط کتمان میکنه...به نظرم بااین شوهر داغون میشی اینکه ازاول زندگی و تازه ترگل ورگلی خیانت میکنه دیگه تا چندین سال بعد خیلی ازاین بدترم میشه و تهش مجبورمیشی با یه بچه جدا شی چون خیانت قابل تحمل نیس😔من هرکاری میکنم نمیتونم دیگه ذره ای بهش اعتماد ندارم
فقط تا میتونی پول جمع کن اگه وضعش خوبه طلا ازش بکن ...من میخوام برم پرستار سالمند یا کودک شم جا وخوردوخوراکم بهت میدن حقوقشم زیر پونزده ملیون نیس البته الان نمیتونم چون نمیزاره برم سرکار اول باید راضیش کنم که بتونم پول پس انداز کنم
ببین عزیزم به نظرم اشتباهه
اینکه خیانت شوهر ما داره عذابمون میده یعنی اینکه دوسشون داریم
فکر میکنیم میریم پرستار میشیم زیر و رو آدما رو میشوریم.
ببخشید معذرت میخوام لگنشون رو عوض میکنیم که تازه ماهی بیست تومن به ما بدن
به نظرم بهتر نیست تو خونه خودمون مثل خانوما زندگی کنیم. دست از عشق و علاقه به همسرمون برداریم و فقط به فکر خودمون و لذت بردن از زندگی خودموو باشیم.
آدم اگر بخواد طلاق بگیره باید به شرط یه رندگی عزتمندانه بگیره بدونه که قراره جایی بهترین از اینجا بره
تو آخرش ایدز میگیری با این طرز فکرت
یکم از اون خانوم عزت نفس رو یاد بگیر
از اون حیوون صفت نه حامله شده نه دوسش داره نه به آینده با اون بودن فکر میکنه
تو که میخوای با همین شرایط زندگی کنی و زرتی هم حامله شدی از همچین مردی دیگه نظر خواستنت چیه
بشین تو خونت خانومیتو بکن بچه بزرگ کن
کاری هم به کار شوهرت نداشته باش فقط هروقت بهت نوبت رید بهش سرویس بده تا فقط شکمتو سیر کنی
