و این یکی هم نشد
دیگه خسته شدم یه حرفایی بهم زد که گفتم نه
اصلا ازدواجم جور نمیشه
قلبم هزارتیکه شد دیگه نمیتونم
ناراحتم باشم پدرومادرم اعتراض میکنن
لعنتیا مگه من از سنگم
بعد ا این همه حرف زدن همه چی بهم خورد هیج جوره جورنمیشه فکرکرده بودم این همونیه که میخوام