سر شکستن دست دخترم اصلا جاری به رو خودش نیاورد یه زنگ بزنه حال بچه رو بپرسه حتی دیدش هم نپرسید
حالا بچه ابن جاری سرما خورده سرم زدن
مادرشوهرم زود گفت زنگ بزن حال بچه رو بپرس منم اصلا جواب ندادم
یا من پنج تا خونه جا به جا شدم یکی از این جاری ها یا خواهرشوهر ها یه استکان برنداشتن .بعد مادرشوهر میگه همه اومده بودن کمک جاری به جز تو .منم محل ندادم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
دقیقاً به منم میگفتن انتظار نداشته باش ولی از من طلبکار بودن. صد دفعه به شوهرم گفت برین خونشون ت ...
آره دقیقا دیروز مادرشوهرم تو گوش شوهرم خونده بود برید کمک اسباب کشی جاری هم تو هم زنت
شوهرم اومذ گفت .منم گفتم یادته برادرت گفت من عمدا سوپ نیاوردم اونم به ما که همه مریض بودیم یادته اون همه سر اسباب کشی دو سال پیش هم من کمک کردم هم تو برادرت گفت کار نکردن .گفتم من خر نیستم نمیام تو خواستی برو