مریض بد حال انتقاا به ای سی یو شد زنگ زدیم اول شیفت هماهنگ کردیم بعدش مریضو تا سی تی مغز ازش بگیریم نیم ساعتی طول کشید بردیم گفتن هماهنگ نشده مریضو نگرفتن مریض بد حاال منم تجهیزاتی نداشتم اگ مشکلی پیش بیاد
رفتم بخش دیگ کلی حرف شنیدم تا ازم مریصو بگیرن
اخرشم فهمیدم بخش اول دروغ گفته هماهنگ نشده هماهنگ شده بوده باهاشون به خاطر اینکه تختشون خالی بمونه پرستار بره خونش نگرفتن مریضو
اگ همراه عصیی ای میداشت منو تیکه پارم میکرد بعدشم واقعا از بخش دومی کلی حرف شنیدمااا اونم واس چیزی ک مقصرش من نبودم
خدا لعنتشون کنه ک اینقد سرسری باجون مردم بازی میکنن
مریض چیزیش نشد؟!
خیلی شغل سخت و پر استرسی دارید
خدا بهتون اجر بده
خدا کسی پشت در ای سی یو منتظر عزیزش نذاره
ماهم منتظر بودیم تخت خالی بشه
ولی بابام از ای سی یو برنگشت
برو 💩 به اون پرستاری که دروغ گفته
میخوام نره خونشون، با جون مردم بازی میکنه، برا یه نفر دیگم دردسر درست میکنه هی از این بخش به اون بخش که حرف بشنوه
خب اون بخش مسئول نداره بهش بگی
ای داد 😔
خدایا خودت بدادمون برس
شوهر دختر عموم ریه اش امبولی کرد رفتن نای رو سوراخ کنن از اون قسمت اکسیژن بهش برسه زدن نای رو پاره کردن ،شوهر دختر عموم هم مرد😔
من خیلی سعی میکنم برا کسی بد نخام ولی برا این آدم نمیتونم چقدر خاکبرسر چقدر نفهم و چقدر احمقه
بخش دومی حق داشت چون واقعا هماهنگ نشده بود اون بخش اولی چجوری با وجدان راحت میخابه برای یه تعطیل شدن با جون مردم بازی میکنه ک هیچ با منی ک کلی مسئولیت رو دوشم بود و تنهایی با یه پالس نمیتونستم از پسش بر بیام اگ اتفاقی میفتاد
