ناس مصرف ميكنه و سريع عصبي ميشه و صداشو بلند ميكنه هزار بار گفتم من از صداي بلند و فحش متنفرم هنوز منكر اينه كه ناس مصرف ميكنه ولي من ميدونم ٩ساله مصرف ميكنه و نذاشته كسي بفهمه و از عوارض اونه كه صداشو بلند ميكنه و زود عصبي ميشه هميشه وقتي قهر ميكنم حتي اگه مقصر نباشم خودمو لوس ميكنم و اشتي و منت كشي .خسته شدم ازينكه صداشو بلند ميكنه ازينكه سر بچه ها داد ميزنه ازينكه هميشه نخواستم كسي بفهمه مشكل داريم بازم ديشب الكي صداشو بلند كرد ومن گفتم ارومم ميتوني بگي ميگه اره ديگه شما يكيرو ميخاين كرو كور و لال باشه شماهرغلطي ميخاين بكنين من هميشه مواظبم طبق خواسته اون باشم اخلاقش رو بچه هام تاثير نذاره و خونه ارامش داشته باشه ولي ديشب خسته شدم قهر كردم اروم گريه كردم گفت فوتبال ميخام ببينم رفتيم تو اتاق با بچه ها خوابيديم صبحم سرد برخورد كردم غذاشو دادم رفت سر كارش .قرار بود فردا با طرف شوهر بريم بيرون شهر .قرار بود برم محل كارش بعد بريم زنگ زدم گفتم ساعت چند بيام گفت لازم نيست شماها بياين خودم تنها ميرم الان بايد چيكار كنم طبق معمول منت كشي و اشتي كه كسي نفهمه؟؟؟يا من نرم
نه نرو فاصله بگیر
بعدشم راجب ناس مصرف کردنش با یه مشاور مشورت کن
نرو
نرو تو سری خور نباش
چرا انقد منت کشی میکنی؟ تقصیر خودته پرو شده
تا جایی که نیازی بهش نداری بیمحلی کن
وای ،منت کشی نکنین اصلا ،میشه رویه ،اولش سخته بعد دیگه از سرش افتاد راحت میشی
بگو باشه ناسی نمیام
ن سمتش برو ن منت کشی کن
همینطوری بی تفاوت باش و با بچه هات خوش بگذرون خودش درست میشه
منت کشی چرا بکنی تو
نرو پررووش نکن.. بذار بهت احترام گذاشتنو یاد بگیره
آشتی نکن فعلا سر سنگین باش نرو جایی باهاش
من بودم میگفتم اگ بدون من رفتی دیگم برنگرد این خونه😕
وای عزیزم شوهر منم 7 سال که ناس میکنه اصلا هم ول کن نیست به هیچ وجه نمیتونه کنارش بذاره منم حااااالم از ناس بههم میخوره خانواده آشغالش بهم نگفتن که ناس میکنه وگرنه نمیگرفتمش
توو عقد بودیم یهو خودش بهم گفت من ناس میکنم خیلی بهش وابسته شده بودم و خیلی ازش ناراحت شدم در حد مرگ جلوش گریه کردم و گفت دیگه نمیکنم جان منو قسم خورد که دیگه نمیکنم چندماه بعد دوباره قسمش دادم که ول کردی یا نه گفت نه نتونستم و ببخشید و نمیتونم بعد دوباره کلی قسم خورد که ول میکنه. و هميشه الکی الکی قسم می‌خورد که ول کردم ولی بعد عروسیمون یه روز یه دعوای وحشتناکی باهام کرد و گفت این اصلا ول کردنی نیست و من اصلا ولش نمیکنم و نمیتونم واقعا نابود شدم که این همه مدت قسم دروغ بهم گفته و ول نکرده بود خیلی خیلی خیلی خیلی ازش ناراحت شدم و خواستم برم خونه پدرم به زور پدر شوهرم جلوم گرفت نذاشت برم اون ریش سفیدی کرد که دو ماه بهش وقت بدم ول میکنه اما الان دو سال میگذره ولی هنوز ول نکرده که نکرده 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
ببین دیگه توی اینهمه سال همش کوتاه اومدی و ببخشید پرروش کردی.بعد ازین نمیتونی چیزی رو عوض کنی و اونم عوض نمیشه.فقط با دعوا زندگی به کامت تلخ میشه.
ارسال نظر شما
