ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه
بنده خودم یه عادتی دارم ،خدمتتون عرض می کنم : کتاب که می خوندم برخی اوقات که به مطلب جالبی که می رسیدم کتاب رو ول می کردم. درست مثل کسی که دستش سوخته، هیچ یادم نمیره یکی دو سه ماهی با یه عده ای از دوستان بحثی داشتیم دربارهی که در جهان و در طبیعت عدل هست یا نیست ؟ چون برخی این باور را دارند که از این دست بدی از اون دست میگیری و... وارد بحثش نمی خوام بشم،بنده هر چی نگاه می کردم اینو نمی دیدم.در یک کتابی که برای من مهم بود یه جمله دیدم : طبیعت به قانون ظلم حرکت میکند من این کتاب رو ول کردم و بعد که دنبالش رفتم دیدم بله دو سوم حیوانات برای یک روز زندگی باید یه حیوان دیگه رو بکشن .و در دنیایی که دو سوم موجودات برای یک روز زندگی باید یه حیوان دیگه بمیره صحبت از عدل معلومه نفهمیدن جهانه. بنابراین طبیعت قانونش قانون ظلمه. تنها انسان که میتونه عادلانه عمل کنه و باید عادلانه عمل کنه و این تنها صفت و امتیاز من و شماست به خاطر آزادی که داریم. ولی اگه در بند طبیعت بمونیم ما هم به همون اندازه ظالمیم که بقیه موجودات به دلیل اجبارشون ظالم هستن .🤍🌱دکتر هلاکویی
دریغا که گرسنه ترینی توی غنی ترین خاک...که دنیا مدرن و ماتو عمیق ترین خواب...که تصویرا زشته توظریف ترین قاب...که تصمیما اشتباه توعمیق ترین راهِ ممکن دراصل مابازیچه ماطرفیم با نارسیست آزار پیشه از فسادنگو وقتی که بازارهیچه خب دست که بسته باشه پا بازمیشه باذهنیت هارگرسنه صرف نظر از اینکه چه کاری درسته مثل همگان واسه غم نان میدویی مثل اسبی که زوری شده یار درشکه دلیل رفتن جاذبه خارج نیست نه علت دافعه داخله فراری دادن یه قافله ی غافله یه مریض مسری پی جامعه ی سالمه شک و شبهه جای ایمان یه مغز مونده لای سیمان و کله گنده های بینام به سمت قله های ایران وقتی فصل اخراین مملکتو خزان دیدی میبینی عدل و انصاف واسه همه تساوی نی انگ واژه جهان سوم سبب میشه ایده هام به محض زاده شدن کفن پیچه قصه مهاجری که تو خاک وطن ریشه کرده ولی درحال وداع از اون طرف شیشه من واسه بیان حرفام دنبال مثال بهترم فصلی ندیدم تو کتاب کشورم من تلنبار خاطره از هزارو یک شبم گوشامو باز میکنم خودم صدامو بشنوم نظم نوین زوارو داده دست کووید تسمه برید دنیا از یه عطسه گریخت کمر شهر جلوچشام شکست من دیگه نمیخام خودمو نجات بدم چون کورترین این رشته هزار گره ام خوشم میاد جا زخمامو فشار بدم💔💔💔