یه دسشویی نمیتونم برم سمت در دسشوویی میرم جیغ میکشه و گریه های شدید 🥺
از جلوی سینک هولم میده ظرف نشورم
غذا گرم کردنی یا غذا پختنی کارایی میکنه ک اعصابمو بهم بریزه مثلا درای کابینت و میکوبه و شعله های گازو خاموش میکنه و گریه میکنه همزمان
همش میگم بیچاره همسایه هامون خیلی آدمای خوبین تاحالا اعتراضی نکردن
من ک بهش محبت میکنم بغل میکنم بازی میکنم مشکل از چیه ؟
البته گاهی سر خوابیدنش شوهرم و گاهی خودم داد می‌زنیم
دخترم دو ساله و نیم است دقیقا همین شرایط رو دارم سنجاق سینه ام هست دخترم حتی پنج دقیقه پیش باباش هم نمی ایسته
چند وقتشه؟پسر اولم نزدیک ۳ سالشه تازگیا یکم بهتر شده قبلا همین مدلی بود حتی موقع غذا پختن میگفت باید بگیری بغلت البته بجه ها فرق میکنن پسر اولم درسته اینجوری بود ولی پیش پدرش می موند ولی پسر دومم الان ۱ سالشه ولی خیلی بدتر از اولی هست در حد یه دقیقه هم نمی زاره از جلو چشماش دور بشم حتی تو بغل پدرش
وای جدی؟شوهرم همش میگه این چ بچه ایه فقط این اینحوریه
خوابیدنش چی چجوری میخوابه ؟
لالایی پخش میکنم رو پا میذارم لگد میزنه در میره بعد میشینه گریه میکنه شوهرم دیگه رد داده خیلی غر میزنه ک نمیتونه بخوابه
هی بیدار میشه میذارم پا خوابش عمیقه اما زمین می گذارم گریه میکنه ک دوباره پا بذارم اصن خودشم نمیدونه چی میخواد
اگه جا من باشی چیکار میکنی عزیزم 😁😁😁پسر اولم هنوز سه سالش نشده دومی هم یه سالش هست خونه ما انگار بازار شامه بخدا خیلی وقتا تا دو شب بیدارم خونه تمیز میکنم همین که صبح میشه یک ساعت نگذشته خونه میشه بازار شام از رابطه هم که نگو منو همسرم شدیم دو تا هم خونه بی حوصله و زندگی تعطیل به قول همسرم زندگی ما فقط شده بچه بزرگ کردن 😑
مهد یا خونه‌ی پدر و مادر میره؟ گاهی پدرش یا شما یواشکی و بدون خداحافظی می‌رید؟ کالسکه داره؟
