عزیزم بچه رو آزاد میذاشتیم فرش ها رو که ول نمیکردیم ، فرش ها رو کلا جمع کردم برای نماز هم یه جانماز بزرگ و یه پارچه زیرش میذاشتم توی خونه با دمپایی رفت و آمد میکردیم و کل خونه در اختیار بچه بود
سه چهار بار موقع جیش شلوارش رو میکشیدم پایین توی همون پذیرایی بهش نشون میدادم ببین محل خروج جیش کجاست ؟ وقتی میخواد بیاد بیرون ببین چه حسی توی اندام تناسلی داری ؟ دقت کن بهش
بعد میگفتم ببین جیش رو اگر توی خونه بریزیم نمیتونه بره خونه شون بعد دو تایی سرامیک رو می شستیم و واسه جیش هایی که نتونستن برن پیش مامان جیش و بابا جیش دلسوزی میکردیم که آخی جیش کوچولو دلش میخواست بره خونه شون ولی توی پذیرایی مونده نمیتونه بره پیش مامانش چی کار کنیم به نظرت ؟
موقعی که جیش کوچولو میخواد بیاد بیرون کجای بدنت فشار داری ؟ مثانه رو فشار میدادم اینجا حسش میکردی ؟ آها از این به بعد به بدنت دقت کن تا زودتر جیش کوچولو بتونه بره خونه شون
پسر من هرگز شب ادراری نداشت جز دو بار که هر دو بار خواب دیده بود توی توالت نشسته و خودشو ول کرده بود 😁 علتش همین بود که دستشو نمیگرفتم به زور ببرم دستشویی بچه دیگه احساس ادرار رو توی بدنش میتونست شناسایی کنه